زنده اندیشان

۸۸ مطلب در فروردين ۱۳۸۸ ثبت شده است

داستان فسقلی و کوه

از وبلاگ زندگی برتر

فسقلی نمی توانست...
فسقلی قادرنبود...
اوهیچ وقت نتوانسته بود...
مدت ها بود دیگرهیچ راهی برای فسقلی وجود نداشت...
او حتی دیگر دوست نداشت به قله برسد.

مدتها گذشت

ناگهان باد فسقلی را به حرکت در اورد.

مدتها بود حرکتی نکرده بود . توجهش به اطراف جلب شد او چیز هایی می دید که قبلا توجهی به انها نداشت. احساس کرد لذت می برد باد برای او تلنگری شده بود فکر کرد باد و حرکت چقدر دوست داشتنی هستند. فاصله اش با قله زیاد بود و حرکت باد کند اما به هر حال در حال حرکت بود. او سعی می کرد از اطراف لذت بیشتری ببرد.

ناگهان باد قطع شد

فسقلی دیگر دوست نداشت بوضع سابق بازگردد . در این مدت او مشغله هایش را کم کرده و در حال لذت بردن از اطرافش بود .
باد ایستاده بود اما فسقلی همچنان ادامه می داد او دیگر فهمیده بود باید تغیر کند . فسقلی دیگر نیازی به باد نداشت او فهمیده بود که باید به خودش متکی باشد .
همچنان که بر سرعتش می افزود ارزشهای زندگی اش را در ذهنش مرور می کرد . او باید به قله می رسید. حالا او دلیل مهمی برای زندگی داشت.

مدتی گذشت

عجیب بود ، فسقلی فکر می کرد توانایی هر کاری را دارد و قادر است به هرچیزی برسد. حس کرد همیشه می توانسته است و همیشه راهی وجود دشته است.

پستی و بلندی ها دیگر مانعی برای فسقلی نبودند، او به مرور یاد میگرفت چگونه از انها برای بهتر حرکت کردن استفاده کند .

باز هم مدتی گذشت

فسقلی با اینکه حس می کرد در حال بزرگ شدن و سنگین شدن است ولی خیلی روان تر و راحتتر حرکت می کرد . برایش عجیب بود .

همچنان که به کوه مقابلش نگاه می کرد حس کرد که چقدر این کوه را دوست دارد چقدر این کوه برایش اشناست چقدر دوست داشت روزی مثل او باشد.

فسقلی دیگر عجله ای برای قله نداشت او به طرز عجیبی منطقی شده بود ، حرکت می کرد اما دیگر انتظار نداشت یکروزه به قله برسد.

مدتی زیادی بود فسقلی در حال حرکت بود و از همه چیز لذت می برد.

چقدر حرکت و زندگی کردن را دوست داشت .فسقلی حس کرد خوشبخت است و همین برای او کافی است دیگر قله معنای سابق را برای فسقلی نداشت او مطمئن بود که بدون قله هم می تواند زندگی کند .

مدتی گذشت

فسقلی بقدری حرکتش ارام بود که حتی خودش هم انرا حس نمی کرد.تنها چیزی که حس می کرد این بود که با اهدافش چقدر ثروتمند است .

بادی وزیدن گرفت .

باد فسقلی را نوازش می کرد . برایش عجیب بود او دیگر قادر نبود قله را ببیند . او دیگر کوه را نمی دید . تنها حرکت باد را روی خود حس می کرد.

فسقلی نگاهی به خود انداخت با تعجب دید کوهی بزرگ و با شکوه شده است .به ناگاه فهمید که کوهی وجود نداشته است. فسقلی همان کوه بود که حالا به خود رسیده بود.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۸۸ ، ۱۹:۱۲
محمدرضا امین

داستان فسقلی و کوه

از وبلاگ زندگی برتر

فسقلی نمی توانست...
فسقلی قادرنبود...
اوهیچ وقت نتوانسته بود...
مدت ها بود دیگرهیچ راهی برای فسقلی وجود نداشت...
او حتی دیگر دوست نداشت به قله برسد.

مدتها گذشت

ناگهان باد فسقلی را به حرکت در اورد.

مدتها بود حرکتی نکرده بود . توجهش به اطراف جلب شد او چیز هایی می دید که قبلا توجهی به انها نداشت. احساس کرد لذت می برد باد برای او تلنگری شده بود فکر کرد باد و حرکت چقدر دوست داشتنی هستند. فاصله اش با قله زیاد بود و حرکت باد کند اما به هر حال در حال حرکت بود. او سعی می کرد از اطراف لذت بیشتری ببرد.

ناگهان باد قطع شد

فسقلی دیگر دوست نداشت بوضع سابق بازگردد . در این مدت او مشغله هایش را کم کرده و در حال لذت بردن از اطرافش بود .
باد ایستاده بود اما فسقلی همچنان ادامه می داد او دیگر فهمیده بود باید تغیر کند . فسقلی دیگر نیازی به باد نداشت او فهمیده بود که باید به خودش متکی باشد .
همچنان که بر سرعتش می افزود ارزشهای زندگی اش را در ذهنش مرور می کرد . او باید به قله می رسید. حالا او دلیل مهمی برای زندگی داشت.

مدتی گذشت

عجیب بود ، فسقلی فکر می کرد توانایی هر کاری را دارد و قادر است به هرچیزی برسد. حس کرد همیشه می توانسته است و همیشه راهی وجود دشته است.

پستی و بلندی ها دیگر مانعی برای فسقلی نبودند، او به مرور یاد میگرفت چگونه از انها برای بهتر حرکت کردن استفاده کند .

باز هم مدتی گذشت

فسقلی با اینکه حس می کرد در حال بزرگ شدن و سنگین شدن است ولی خیلی روان تر و راحتتر حرکت می کرد . برایش عجیب بود .

همچنان که به کوه مقابلش نگاه می کرد حس کرد که چقدر این کوه را دوست دارد چقدر این کوه برایش اشناست چقدر دوست داشت روزی مثل او باشد.

فسقلی دیگر عجله ای برای قله نداشت او به طرز عجیبی منطقی شده بود ، حرکت می کرد اما دیگر انتظار نداشت یکروزه به قله برسد.

مدتی زیادی بود فسقلی در حال حرکت بود و از همه چیز لذت می برد.

چقدر حرکت و زندگی کردن را دوست داشت .فسقلی حس کرد خوشبخت است و همین برای او کافی است دیگر قله معنای سابق را برای فسقلی نداشت او مطمئن بود که بدون قله هم می تواند زندگی کند .

مدتی گذشت

فسقلی بقدری حرکتش ارام بود که حتی خودش هم انرا حس نمی کرد.تنها چیزی که حس می کرد این بود که با اهدافش چقدر ثروتمند است .

بادی وزیدن گرفت .

باد فسقلی را نوازش می کرد . برایش عجیب بود او دیگر قادر نبود قله را ببیند . او دیگر کوه را نمی دید . تنها حرکت باد را روی خود حس می کرد.

فسقلی نگاهی به خود انداخت با تعجب دید کوهی بزرگ و با شکوه شده است .به ناگاه فهمید که کوهی وجود نداشته است. فسقلی همان کوه بود که حالا به خود رسیده بود.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۸۸ ، ۱۹:۱۲
محمدرضا امین

7 حیوان عجیب دنیا 
 

آلپاکا


ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

آلپاکا گونه اهلی شده گونه شترهای جنوب آمریکا است که از گونه وحشی آلپاکاها گرفته شده است. ظاهر این حیوان مانند گوسفند است البته با رنگهایی متنوع و گردنی بلندتر، در حالیکه گوسفندها تنها در رنگ سفید پرورش داده می شوند.
آلپاکاها به صورت گله ای نگهداری می شوند و در طول سال در ارتفاعات کوههای آند، پروی جنوبی، بولیویای شمالی و شیلی شمالی که 3500 الی 5000 متر بالاتر از سطح دریا هستند می چرند.
آلپاکا بسیار کوچکتر از لاما است و برخلاف آنها برای باربری مناسب نیستند. اما الیاف فیبری در آنها با ارزش است که البته این الیاف پشمی نیستند. بافتهایی را که میتوان با استفاده از الیاف این حیوان بافت عبارتند از: پتو، ژاکت، کلاه، دستکش، روسری، انواع متنوعی از منسوجات و بارانی در امریکای جنوبی و ژاکت، جوراب و کت در دیگر قسمتهای جهان. این فیبرهای در بیش از 52 رنگ در پرو، 12 رنگ در استرالیا و 22 رنگ در آمریکا وجود دارند.



میمون شبگرد هندی Tarsier


ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

میمون شبگرد هندی گونه مخصوصی از این خانواده است. تکامل ژنتیکی این میمون سالها مورد بحث قرار داشت تا آنکه آن را نزدیک به گروه simiansطبقه بندی نمودند.
میمون شبگرد هندیچشمانی درشت و پاهایی کشیده دارد. پاهایشان در امتداد استخوان قوزک پایشان است که البته نامشان نیز بر همین اساس برگزیده شده است. اصولا حشره خوار هستند و حشرانت را با پریدن بر روی آنها شکار می کنند اما از پرندگان و مارها نیز تغذیه می کنند. این میمونها در حین پریدن از درختی به درختی دیگر قادرند تا پرندگان را حتی در حال پرواز نیز شکار کنند. بارداری در این حیوانات 6 ماه به طول می انجامد و پس ازان تنها یک نوزاد به دنیا میآورند. میمون شبگرد هندی ذاتاً شبگرد است اما مانند دیگر حیوانات شبگرد ممکن است برخی از این میمونها در روز نیز فعالیتهایی زاید با کم داشته باشند. با این وجود بر خلاف دیگر حیوانات شبگرد فاقد روشنایی چشم در شب هستند. بعلاوه دارای ویژگیهای استثنایی حیوانات شبگرد نیز هستند.

سوسمار گردن چین دار



ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

نام سوسمار گردن چین دار یا سوسمار یا اژدهای چین دار به دلیل وجود لایه ای از پوست ناهموار که معمولاً به سمت سر و گردن این سوسمار تا شده انتخاب شده است. گردن این حیوان توسط ستون فقرات بلند و غضروفی حمایت می شود. این سوسمار در هنگام ترس دهانش را کاملاً باز میکند به نحویکه دهان صورتی و زردش کاملاً نامایان می شود، سپس پوست اطراف گردنش با باز می کند به صورتیکه رنگ نارنجی کمرنگ آن مشخص شود. البته این امر به تنظیم دمای بدن وی نیز کمک می کند.
طول حیوان بالغ به 1 متر می رسد. روی زمین با 4 دست و پا راه می روند. درهنگام خطر بر روی 4 پا می دوند و نهایتاً بر روی پاهای عقبی سرعت می گیرند. جنس نر این حیوان در دوران بلوغ و جوانی به طور قابل ملاحظه ای از جنس ماده آن بزرگتر است. پوست دور گردن و صدای هیس هیس این سوسمار به منظور ترساندن حیوانات شکارچی نیز کاربرد دارد. در هنگام حمله حیوانات شکارچی، سوسمار گردن چین دار با دو پای خود از نزدیکترین درخت بالا رفته و در بالاترین نقطه خود را مستتر می سازد.

بوزینه کوتاه قد


ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

این بوزینه نوعی میمون است که در جنگلهای بارانی برزیل غربی، جنوب شرقی کلومبیا، اکوادور و پروی شرقی زندگی می کند. این حیوان یکی از کوچکترین پستانداران نخستین است. طول بدن این حیوان بین 14 الی 16 سانتی متر(به استثنای دمی به طول 15 تا 20 سانتی متر) و کوچکترین میمون است. وزن جنس نر بوزینه کوتاه قد حدود 140 گرم و وزن جنس ماده ان در حدود 120 گرم است.
موهای بوزینه کوتاه قد گندم گون و دمش گرد است که گاه مکن است طول آن به اندازه بدنش باشد. دستهایشان مخصوص بالا رفتن از درخت و ویژگی بارز این گونه است. از دسته حیوانات همه چیز خور بوده و از میوه جات، برگها، حشرات و حتی گاهی از حیوانات خزنده کوچک نیز تغذیه می کنند. اگرچه غذای اصلیشان شیره درختان است. تخصص اصلی آنها در سوراخ کردن تنه درختان به کمک دندان پیشینشان است. متاسفانه بدلیل جثه کوچک و حرکات سریع به ندرت در محیط وحش دیده می شود. بوزینه کوتاه قادر است به مدت 11 سال در قفس زندگی کند.

ماهی بادکنک



ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

ماهی بادکنک در آبهای عمیق سواحل استرالیا و تاسمانیا زندگی میکند. بدلیل عدم دسترسی به محل زندگی این ماهی به ندرت توسط انسانها دیده می شود.
ماهی بادکنک در اعماقی از دریا زندگی می کند که فشار آب بسیار بیشتر از فشار سطح دریا است، بنابراین کیسه های گاز در آنجا غیر قابل استفاده هستند. برای آنکه این ماهی بتواند در آب شناور بماند، گوشتی ژلاتینی با چگالی کمتر از چگالی آب دارد و همین ام رموجب می شود تا ماهی بادکنکی بدون صرف میزان زیادی از انرژی در سطح آب شناور بماند. از آنجاییکه ماهی بادکنکی مواد معلقی را که در روبرویش شناور هستند را می خورد بنابراین عدم داشتن ماهیچه یک خصوصیت منفی محسوب نمی شود.

پلاتیپوس


ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

پلاتیپوس یک نیمه آبزی و ساکن مناطق استرالیای غربی و تاسمانیا است که به همراه 4 گونه جوجه تیغی استرالیایی یکی از 5 گونه باقی مانده پستانداران تخم گذار است. این دسته تنها پستاندارانی هستند که به جای به دنیا آوردن نوزاد تخم ریزی می کنند. اگرچه شماری از گونه های مشابه یافت شده است اما پلاتیپوس تنها باقی مانده از نژادش است.
ظاهر عجیب این پستاندار تخم گذار با منقاری شبیه اردک به نظر تقلبی می رسد. پلاتیپوس یکی از پستاندارن زهر دار است.در قسمت پاهای پشتی جنس نر این حیوان شاخکی حاوی سم وجود دارد که این سم بسیار برای انسانها دردناک است. پلاتیپوس بدلیل خصوصیات بیولوژیکی تکاملی بسیار مورد توجه محققان قرر دارد.
تا اوایل قرن 20 پلاتیپوس را به دلیل پوستش شکار می کردند اما بعدها مورد محافظت قرار گرفت.

خرچنگ Yeti



ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

خرچنگ Yeti در سال 2005 در اقیانوس آرام کشف شد. طول این خرچنگ 10 پا تقریباً 15 سانتی متر است و بدلیل مقدار کرک (کرک مانند) سفیدی که بدنش را پوشانده است قابل توجه می باشد.
این خرچنگ در مارس 2005 توسط گروه رابرت ویرجینهوک که درباره آبزیان آکواریومی تحقیق می کردند کشف و در 7 مارس 2006 گزارش داده شد. چشمان این حیوان بسیار ریز و فاقد رنگدانه است به نحویکه کور به نظر می رسد.
انبرهای پرمویش حاوی باکتری  filamentous است که از آن برای رفع مسمومیت مواد معدنی موجود در آب استفاده می کند. اگرچه که یک موجود گوشتخوار است اما ممکن است از این باکتریها تغذیه کند. البته گاهی جلبکهای سبز و میگوهای کوچک نیز را میخورد.

موفق و پیروز باشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۸۸ ، ۱۸:۵۶
محمدرضا امین

7 حیوان عجیب دنیا 
 

آلپاکا


ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

آلپاکا گونه اهلی شده گونه شترهای جنوب آمریکا است که از گونه وحشی آلپاکاها گرفته شده است. ظاهر این حیوان مانند گوسفند است البته با رنگهایی متنوع و گردنی بلندتر، در حالیکه گوسفندها تنها در رنگ سفید پرورش داده می شوند.
آلپاکاها به صورت گله ای نگهداری می شوند و در طول سال در ارتفاعات کوههای آند، پروی جنوبی، بولیویای شمالی و شیلی شمالی که 3500 الی 5000 متر بالاتر از سطح دریا هستند می چرند.
آلپاکا بسیار کوچکتر از لاما است و برخلاف آنها برای باربری مناسب نیستند. اما الیاف فیبری در آنها با ارزش است که البته این الیاف پشمی نیستند. بافتهایی را که میتوان با استفاده از الیاف این حیوان بافت عبارتند از: پتو، ژاکت، کلاه، دستکش، روسری، انواع متنوعی از منسوجات و بارانی در امریکای جنوبی و ژاکت، جوراب و کت در دیگر قسمتهای جهان. این فیبرهای در بیش از 52 رنگ در پرو، 12 رنگ در استرالیا و 22 رنگ در آمریکا وجود دارند.



میمون شبگرد هندی Tarsier


ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

میمون شبگرد هندی گونه مخصوصی از این خانواده است. تکامل ژنتیکی این میمون سالها مورد بحث قرار داشت تا آنکه آن را نزدیک به گروه simiansطبقه بندی نمودند.
میمون شبگرد هندیچشمانی درشت و پاهایی کشیده دارد. پاهایشان در امتداد استخوان قوزک پایشان است که البته نامشان نیز بر همین اساس برگزیده شده است. اصولا حشره خوار هستند و حشرانت را با پریدن بر روی آنها شکار می کنند اما از پرندگان و مارها نیز تغذیه می کنند. این میمونها در حین پریدن از درختی به درختی دیگر قادرند تا پرندگان را حتی در حال پرواز نیز شکار کنند. بارداری در این حیوانات 6 ماه به طول می انجامد و پس ازان تنها یک نوزاد به دنیا میآورند. میمون شبگرد هندی ذاتاً شبگرد است اما مانند دیگر حیوانات شبگرد ممکن است برخی از این میمونها در روز نیز فعالیتهایی زاید با کم داشته باشند. با این وجود بر خلاف دیگر حیوانات شبگرد فاقد روشنایی چشم در شب هستند. بعلاوه دارای ویژگیهای استثنایی حیوانات شبگرد نیز هستند.

سوسمار گردن چین دار



ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

نام سوسمار گردن چین دار یا سوسمار یا اژدهای چین دار به دلیل وجود لایه ای از پوست ناهموار که معمولاً به سمت سر و گردن این سوسمار تا شده انتخاب شده است. گردن این حیوان توسط ستون فقرات بلند و غضروفی حمایت می شود. این سوسمار در هنگام ترس دهانش را کاملاً باز میکند به نحویکه دهان صورتی و زردش کاملاً نامایان می شود، سپس پوست اطراف گردنش با باز می کند به صورتیکه رنگ نارنجی کمرنگ آن مشخص شود. البته این امر به تنظیم دمای بدن وی نیز کمک می کند.
طول حیوان بالغ به 1 متر می رسد. روی زمین با 4 دست و پا راه می روند. درهنگام خطر بر روی 4 پا می دوند و نهایتاً بر روی پاهای عقبی سرعت می گیرند. جنس نر این حیوان در دوران بلوغ و جوانی به طور قابل ملاحظه ای از جنس ماده آن بزرگتر است. پوست دور گردن و صدای هیس هیس این سوسمار به منظور ترساندن حیوانات شکارچی نیز کاربرد دارد. در هنگام حمله حیوانات شکارچی، سوسمار گردن چین دار با دو پای خود از نزدیکترین درخت بالا رفته و در بالاترین نقطه خود را مستتر می سازد.

بوزینه کوتاه قد


ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

این بوزینه نوعی میمون است که در جنگلهای بارانی برزیل غربی، جنوب شرقی کلومبیا، اکوادور و پروی شرقی زندگی می کند. این حیوان یکی از کوچکترین پستانداران نخستین است. طول بدن این حیوان بین 14 الی 16 سانتی متر(به استثنای دمی به طول 15 تا 20 سانتی متر) و کوچکترین میمون است. وزن جنس نر بوزینه کوتاه قد حدود 140 گرم و وزن جنس ماده ان در حدود 120 گرم است.
موهای بوزینه کوتاه قد گندم گون و دمش گرد است که گاه مکن است طول آن به اندازه بدنش باشد. دستهایشان مخصوص بالا رفتن از درخت و ویژگی بارز این گونه است. از دسته حیوانات همه چیز خور بوده و از میوه جات، برگها، حشرات و حتی گاهی از حیوانات خزنده کوچک نیز تغذیه می کنند. اگرچه غذای اصلیشان شیره درختان است. تخصص اصلی آنها در سوراخ کردن تنه درختان به کمک دندان پیشینشان است. متاسفانه بدلیل جثه کوچک و حرکات سریع به ندرت در محیط وحش دیده می شود. بوزینه کوتاه قادر است به مدت 11 سال در قفس زندگی کند.

ماهی بادکنک



ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

ماهی بادکنک در آبهای عمیق سواحل استرالیا و تاسمانیا زندگی میکند. بدلیل عدم دسترسی به محل زندگی این ماهی به ندرت توسط انسانها دیده می شود.
ماهی بادکنک در اعماقی از دریا زندگی می کند که فشار آب بسیار بیشتر از فشار سطح دریا است، بنابراین کیسه های گاز در آنجا غیر قابل استفاده هستند. برای آنکه این ماهی بتواند در آب شناور بماند، گوشتی ژلاتینی با چگالی کمتر از چگالی آب دارد و همین ام رموجب می شود تا ماهی بادکنکی بدون صرف میزان زیادی از انرژی در سطح آب شناور بماند. از آنجاییکه ماهی بادکنکی مواد معلقی را که در روبرویش شناور هستند را می خورد بنابراین عدم داشتن ماهیچه یک خصوصیت منفی محسوب نمی شود.

پلاتیپوس


ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

پلاتیپوس یک نیمه آبزی و ساکن مناطق استرالیای غربی و تاسمانیا است که به همراه 4 گونه جوجه تیغی استرالیایی یکی از 5 گونه باقی مانده پستانداران تخم گذار است. این دسته تنها پستاندارانی هستند که به جای به دنیا آوردن نوزاد تخم ریزی می کنند. اگرچه شماری از گونه های مشابه یافت شده است اما پلاتیپوس تنها باقی مانده از نژادش است.
ظاهر عجیب این پستاندار تخم گذار با منقاری شبیه اردک به نظر تقلبی می رسد. پلاتیپوس یکی از پستاندارن زهر دار است.در قسمت پاهای پشتی جنس نر این حیوان شاخکی حاوی سم وجود دارد که این سم بسیار برای انسانها دردناک است. پلاتیپوس بدلیل خصوصیات بیولوژیکی تکاملی بسیار مورد توجه محققان قرر دارد.
تا اوایل قرن 20 پلاتیپوس را به دلیل پوستش شکار می کردند اما بعدها مورد محافظت قرار گرفت.

خرچنگ Yeti



ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

خرچنگ Yeti در سال 2005 در اقیانوس آرام کشف شد. طول این خرچنگ 10 پا تقریباً 15 سانتی متر است و بدلیل مقدار کرک (کرک مانند) سفیدی که بدنش را پوشانده است قابل توجه می باشد.
این خرچنگ در مارس 2005 توسط گروه رابرت ویرجینهوک که درباره آبزیان آکواریومی تحقیق می کردند کشف و در 7 مارس 2006 گزارش داده شد. چشمان این حیوان بسیار ریز و فاقد رنگدانه است به نحویکه کور به نظر می رسد.
انبرهای پرمویش حاوی باکتری  filamentous است که از آن برای رفع مسمومیت مواد معدنی موجود در آب استفاده می کند. اگرچه که یک موجود گوشتخوار است اما ممکن است از این باکتریها تغذیه کند. البته گاهی جلبکهای سبز و میگوهای کوچک نیز را میخورد.

موفق و پیروز باشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۸۸ ، ۱۸:۵۶
محمدرضا امین

پسر بچه پیانیست

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

پسر کوچک مدتی بود که به کلاس پیانو می رفت و یاد گرفته بود چند قطعه را بنوازد. مادرش برای اینکه او را در یادگیری پیانو تشویق کند بلیت یک کنسرت پیانو را تهیه کرد و پسرک را با خود به کنسرت برد.

زمانی که به سالن وارد شدند و روی صندلی خود نشستند مادر یکی از دوستانش را دید و پیش او رفت تا گفت وگویی بکنند . زمانی که آنها گرم صحبت بودند پسرک با کنجکاوی به سمت پشت صحنه رفت .مادر که از گفت و گو با دوستش فارغ شده بود به سمت صندلی خودشان برگشت و با تعجب دید که پسرک سرجایش نیست.

در همین حین پرده کنار رفت و همه با تعجب پسر کوچکی را دیدند که پشت پیانو نشسته و قطعه کوچکی را می نوازد.
در این زمان استاد پیانو روی سن و به کنار پیانو آمد و به آرامی به پسرک گفت نترس، ادامه بده و خودش نیز در کنار او قرار گرفت و در نواختن گوشه هایی از قطعه گوشه هایی از قطعه کمک کرد. او نیز بدون هیچ ترسی به نواختن قطعه ادامه داد.

این صحنه تمامی حاضران را تحت تاثیر قرار داد و شرایط بسیار هیجان انگیزی در سالن به وجود آمد.
حضور در این صحنه درست مثل حضور در عرصه زندگی است وقتی که احساس می کنیم مورد توجه هستیم سعی می کنیم نهایت تلاش خود را به کار گیریم، اما هنگامی که احساس می کنیم دست قدرتمندی از ما حمایت می کند ، با اطمینان و اعتماد به نفس بیشتری از زیبائی های زندگی استفاده می کنیم.

بار دیگر که در مسیر زندگی دچار دلهره و هراس شدید خوب گوش فرا دهید حتما صدای او را می شنوید که می گوید:

نترس، ادامه بده


موفق و پیروز باشید 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۸۸ ، ۱۸:۴۸
محمدرضا امین

پسر بچه پیانیست

ErrooorTM.CoM| گروه اینترنتی ارور تیم

پسر کوچک مدتی بود که به کلاس پیانو می رفت و یاد گرفته بود چند قطعه را بنوازد. مادرش برای اینکه او را در یادگیری پیانو تشویق کند بلیت یک کنسرت پیانو را تهیه کرد و پسرک را با خود به کنسرت برد.

زمانی که به سالن وارد شدند و روی صندلی خود نشستند مادر یکی از دوستانش را دید و پیش او رفت تا گفت وگویی بکنند . زمانی که آنها گرم صحبت بودند پسرک با کنجکاوی به سمت پشت صحنه رفت .مادر که از گفت و گو با دوستش فارغ شده بود به سمت صندلی خودشان برگشت و با تعجب دید که پسرک سرجایش نیست.

در همین حین پرده کنار رفت و همه با تعجب پسر کوچکی را دیدند که پشت پیانو نشسته و قطعه کوچکی را می نوازد.
در این زمان استاد پیانو روی سن و به کنار پیانو آمد و به آرامی به پسرک گفت نترس، ادامه بده و خودش نیز در کنار او قرار گرفت و در نواختن گوشه هایی از قطعه گوشه هایی از قطعه کمک کرد. او نیز بدون هیچ ترسی به نواختن قطعه ادامه داد.

این صحنه تمامی حاضران را تحت تاثیر قرار داد و شرایط بسیار هیجان انگیزی در سالن به وجود آمد.
حضور در این صحنه درست مثل حضور در عرصه زندگی است وقتی که احساس می کنیم مورد توجه هستیم سعی می کنیم نهایت تلاش خود را به کار گیریم، اما هنگامی که احساس می کنیم دست قدرتمندی از ما حمایت می کند ، با اطمینان و اعتماد به نفس بیشتری از زیبائی های زندگی استفاده می کنیم.

بار دیگر که در مسیر زندگی دچار دلهره و هراس شدید خوب گوش فرا دهید حتما صدای او را می شنوید که می گوید:

نترس، ادامه بده


موفق و پیروز باشید 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۸۸ ، ۱۸:۴۸
محمدرضا امین

حکمت حوادث زندگی

پادشاهی وزیری با تدبیر داشت.

روزی پادشاه به همراه وزیر برای شکار کردن به جنگل رفت.

بر اثر بی احتیاطی،پادشاه با وسیله ی شکاری پای خود را به شدت زخمی کرد،دلیل و حکمت این اتفاق را از وزیرش پرسید.وزیر پاسخ داد:

    "هر اتفاقی که می افتد بهترین است"

پادشاه از سخن وزیر خشمگین شد و دستور داد وزیر را زندانی کنند .پادشاه رو به وزیر کرد و گفت: حال نظرت راجع به حکمت دستور ما چیست؟ وزیر باز هم در پاسخ گفت:

    "هر اتفاقی که می افتد بهترین است"

مدتی گذشت تا پادشاه به طور نسبی بهبود یافت وزیر همچنان زندانی  بود و پادشاه تصمیم گرفت این بار بدون حضور وزیرش به شکار برود.

در جنگل پادشاه و همراهانش گرفتار آدمخوار ها شدند!!!

آن ها دست و پای همه را بستند و به اردوگاهشان بردند

هنگام انجام مراسم و آماده کردن دیگ ها،متوجه زخم پای پادشاه شدند از آن جایی که آدم خوارها افراد زخمی را نمی خورند پادشاه را  به وسط جنگل بردند و آزاد کردند.

در این هنگام پادشاه به یاد حرف وزیرش افتاد.او فکر کرد اگر آن روز  زخمی

نمی شد. امروز در کام آدمخوار ها بود و اگر آن روز دستور  زندانی کردن وزیر نمی داد، امروز وزیر همراه او به برای شکار به جنگل می رفت و  طمعه ی آدمخوار ها می شد.

او لبخندی زد و تکرار کرد:

   "هر اتفاقی که می افتد بهترین است"

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۸۸ ، ۱۲:۵۳
محمدرضا امین

حکمت حوادث زندگی

پادشاهی وزیری با تدبیر داشت.

روزی پادشاه به همراه وزیر برای شکار کردن به جنگل رفت.

بر اثر بی احتیاطی،پادشاه با وسیله ی شکاری پای خود را به شدت زخمی کرد،دلیل و حکمت این اتفاق را از وزیرش پرسید.وزیر پاسخ داد:

    "هر اتفاقی که می افتد بهترین است"

پادشاه از سخن وزیر خشمگین شد و دستور داد وزیر را زندانی کنند .پادشاه رو به وزیر کرد و گفت: حال نظرت راجع به حکمت دستور ما چیست؟ وزیر باز هم در پاسخ گفت:

    "هر اتفاقی که می افتد بهترین است"

مدتی گذشت تا پادشاه به طور نسبی بهبود یافت وزیر همچنان زندانی  بود و پادشاه تصمیم گرفت این بار بدون حضور وزیرش به شکار برود.

در جنگل پادشاه و همراهانش گرفتار آدمخوار ها شدند!!!

آن ها دست و پای همه را بستند و به اردوگاهشان بردند

هنگام انجام مراسم و آماده کردن دیگ ها،متوجه زخم پای پادشاه شدند از آن جایی که آدم خوارها افراد زخمی را نمی خورند پادشاه را  به وسط جنگل بردند و آزاد کردند.

در این هنگام پادشاه به یاد حرف وزیرش افتاد.او فکر کرد اگر آن روز  زخمی

نمی شد. امروز در کام آدمخوار ها بود و اگر آن روز دستور  زندانی کردن وزیر نمی داد، امروز وزیر همراه او به برای شکار به جنگل می رفت و  طمعه ی آدمخوار ها می شد.

او لبخندی زد و تکرار کرد:

   "هر اتفاقی که می افتد بهترین است"

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۸۸ ، ۱۲:۵۳
محمدرضا امین


عکسهای بسیار زیبایی از فصل بهار

منبع :
وبلاگ همدم روح
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۸۸ ، ۱۴:۱۷
محمدرضا امین


عکسهای بسیار زیبایی از فصل بهار

منبع :
وبلاگ همدم روح
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۸۸ ، ۱۴:۱۷
محمدرضا امین