زنده اندیشان

۴۳ مطلب با موضوع «زندگی افراد موفق» ثبت شده است

 

مصاحبه با آقای دیزجی : شرکت اسباب بازی فکر آذین

نام: آقای دیزجی

شرکت: اسباب بازی فکر آذین

نام محصول: فکر آذین

تحصیلات: لیسانس فنی

 

ازکودکی دوست داشتم دو شغل داشته باشم یکی کتابفروشی ودیگری تولیدکننده  دردوران خدمت جایی کار می کردم که به هر حال به نوعی کار طراحی انجام می دادیم یعنی دور از فضای خلاق نبودیم فضایی که نیاز به خلاقیت داشت دران زمان واحد ما واحد طراحی بود که البته طراحی نظامی مقطعی هم بود که بعد از دوران انقلاب وبعد مسائل جنگ که ما زیاد از حوزه کاریمان دور نشده بودیم   با دوستانم مشورت کردیم متوجه شدیم فضااز لحاظ اقتصادی مناسب وبکر است وصاحب اسباب بازیهای فکری که از خارج انها را وارد می کرده بعد از جنگ از ایران خارج می شوند واین خلع احساس می شود . قسمتی از بازیهای فکری هم که قرار بود از خارج وارد شود چون هماهنگی با فرهنگ ما نداشت بسیار دست نخورده بود یعنی کاری طراحی نشده بود که در بحث فرهنگی ما باید لحاظ می شد ما شروع کردیم به این کار حقیقتاَ ابتدا با فرمایش امام این قضیه سرعت پیدا کرد ، شطرنج حلال شد ومشکل شرعیش برداشته شد ما ابتدا یک شطرنج مغناطیسی طراحی کردیم ، شطرنج جیبی مغناطیسی که حقیقتاَ موفق هم بود.

 

شطرنج یکی از اولین محصولات ما بود که با توجه به اینکه می خوا ستیم این کار ما کاری فکری باشد وشطرنج نیز کار بسیار موفقی بود هم از لحاظ طراحی وهم از لحاظ جیبی بودن وبسیار کار بودن وبه هر حال از استقبال خیلی جدی بر خوردار شد .خود این قضیه باعث شد که ما اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنیم،وشروع کردیم به سرعت در زمینه فکری ،یعنی بیشتر فکر کردن وصحبت کردن وکار بیشتر وبروی نمونه های خارجی هم کار کردیم البته تنها نرفتیم سراغ کارهای کپی بلکه ایده می گرفتیم وروی انها کار می کردیم تا هم پخته تر شود وبا سلیقه ایرانی جور در اید وهم با خلاقیت خودمان باشد.

 

ازهمان ابتدا با مراکز اموزشی ارتباط داشتیم حتی خارج از ایران وبا واحدهائی که تولید کننده انها به طور تخصصی در زمینه فکری در دنیا کارکردند تا جایی که توان داشتیم از همان ابتدا با انها ارتباط برقرار کردیم با انها تماس داشتیم از کتابهایشان استفاده کردیم وقاعدتا از همان ابتدا با خارج از کشورارتباط برقرار کردیم.

 

ابتدا همان یک کارمان که شطرنج بود را در نمایشگاههای لبنان ،قبرس وکشورهای اسیای میانه عرضه کردیم وبه مرور زمان دربیش از15-10کشوردنیا جنسهایمان را عرضه کردیم .

 

ما تمام سرمایه وحرکت خودمان را تعیین می کنیم هیچ کمک مالی،اقتصادی از جاهای دیگر نگرفتیم و انرژی اصلی ما همان علاقه به این کار است ما خیلی از کارها را تولید می کنیم. نقطه سر به سری با توجه به شرایط نامناسب بازار اصلاََََ منطقی نیست بیشتر آن انرژی که خودمان اعتقاد داریم کار قشنگی است خودمان تولید می کنیم و حتی به خارج نیز صادر می کنیم.

 

ما در مجموعه داخلی خودمان از مرحله ایده تا اجرا زمان زیادی را از دست داده ایم و قضیه ای که کار را مشکوک می کند باعث می شود که آن کار دوباره بررسی گردد و عواقب و نتایج آن در نظر گرفته شود. متأسفانه این تناقض ما را کند می کند و این مشکل در تصمیم گیری تأثیر می گذارد.

 

پیتش نیازهایی که برای ما نیست برای کارهای جنبی می گذاریم اینها باعث می شود سرعت عمل از ما گرفته شود.

 

دولت بودجه کمی را برای اشتغال زایی اختصاص داده است اما تجربه کافی در این کار را ندارد و این کار احتیاج به یک حرکت اجتماعی دارد و اگر دولت بخواهد در این مقطع و بخش صادرات از ما حمایت کند باید در کشورهای دیگر تحقیق کنند و ضعفهای ما را مشخص نمایند و کمک کنند تا آنها را برطرف کنیم . به جلو پیشرفت نماییم. البته مشکل فرهنگی هم داریم که نه تنها در کشور ما بلکه در تمام کشورهای دنیا رایج گردیده که همه می خواهند در کوتاه مدت و یک شبه پول دار شوند. در حال حاضر تفکر و فرهنگ بر این پایه است که یک شبه می توان ثروتمند شد اما این قضیه اصلاًدرست نیست و حتی اگر وضع اقتصادی از این هم بهتر شود باز هم به زمان احتیاج داریم تا به نتیجه مطلوب دست یابیم ما در کار خودمان با ریسک پذیری زیادی روبرو هستیم و هر شکست یک تجربه جدیدی است ولی بعضی اوقات این شکست ها سنگین بوده ولی خیلی سریع قضیه را حل می کنیم

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۸۸ ، ۱۳:۴۸
محمدرضا امین

مصاحبه با آقای امیدیار( بیل گیتس ایرانی) : بزرگترین فروشگاه اینترنتی
 

در دورانى که دیگر کمتر از معجزه اقتصاد نوین یاد مى شود، یک ایرانى مقیم آمریکا باعث شده تا هنوز هم اعتبار دستاندرکاران اقتصاد نوین و آینده آن حفظ شود. طى دهه نود چنان اقتصاد نوین همه کس و همه چیز را متوجه خود ساخت که همگان باور کردند به زودى ساختارهاى سنتى اقتصاد و صنعت تحت تاثیر آن بسیار کمرنگ و کم رونق خواهند شد. رشد سرسام آور اینترنت و شرکتهاى نوپاى اینترنتى حتى نوعى فرهنگ جدید را در بین مدیران و فعالان اقتصادى ایجاد کرد. این فرهنگ از پوشش و لباس گرفته تا نحوه حرف زدن و فکر کردن را تحت تاثیر خود قرار مى داد. به عنوان مثال در بسیارى از شرکتهاى نوین و نوپا لباس رسمى از کت و شلوار و کراوات به یک تى شرت و شلوار ساده بدل شد. مدیران شرکتهاى اینترنتى که یک شبه ثروتمند شده بودند معتقد بودند بین فضاى سنتى خانه و محیط شرکت نباید مرزى گذاشت و لباس خانه و محل کار باید تا حد ممکن نزدیک به هم باشد تا بدین ترتیب مرز میان کار و «بقیه زندگى» از میان رفته و مرزهاى کار و اداره از میان بروند. در دوران ریاست جمهورى بیل کلینتون رشد بسیار بالا و بىسابقه بورس این تحول را مضاعف کرد. اما اکنون خبر چندانى از آن سروصداها و جار و جنجالهاى خیرهکننده نیست. با این حال پیر امیدیار بیش از هر کس دیگرى باعث مىشود تا تصور گذشته از اقتصاد نوین حفظ شود. این مرد ایرانىالاصل با بنیان نهادن سایت حراج اینترنتى Ebay به یکى از سردمداران اقتصاد نوین بدل شده است.

 

قصه از کجا شروع شد
 

همانند بسیارى از داستان هاى موفقیت آمیز در رشته اینترنت داستان سایت Ebay هم در یک اتاق نشیمن آغاز شد. پیر امیدیار که تخصص وى در زمینه برنامه سازى رایانه اى است در اوقات فراغت خویش و در اتاق نشیمن خانه اش چند سایت اینترنتى را تحت یک مجموعه واحد و با آدرس www.ebay.com گرد آورده و اداره مى کرد. یک بار وقتى که تعطیلات آخر هفته اش طولانى شد تصمیم گرفت جایى را براى برگزارى حراج در اینترنت شکل دهد. وى این کار را انجام داد و حاصل کارش را «حراج شبکه» نامید. براى آنکه کارایى سایت خود را امتحان کند یک دستگاه سوراخ کن لیزرى را که ایراد فنى هم داشت به حراج گذاشت دو هفته بعد این دستگاه به قیمت ۱۴ دلار حراج شد. بدین ترتیب اولین کالا در این سایت حراج شد و رسماً سایت مذکور آغاز به کار کرد. این اتفاق در سال ۱۹۹۵ روى داد و از آن به بعد چنان رشدى در Ebay پدید آمد که وضعیت فعلى آن با شرایط سال ۱۹۹۵ اصلاً قابل مقایسه نیست. سایت مذکور پس از شکل گیرى در سال ۱۹۹۵ تا مدتى با همان نام «حراج شبکه» فعالیت مى کرد. پس از مدتى امیدیار نامش را تغییر داد و آن را Ebay نامید. ایده تشکیل این سایت به گفته خود امیدیار خیلى ساده و البته ایده آلیستى بود: «از طریق اینترنت مى توان بازارى کامل و جامع ایجاد کرد که در آن وضعیت عرضه و تقاضا براى همگان شفاف و روشن باشد.» اخیراً مصاحبه اى از امیدیار چاپ شده که وى طى آن با یادآورى آن دوران مى گوید: «مى خواستم چیزى متفاوت انجام داده باشم تا هر فرد خود به تنهایى بتواند هم تولیدکننده و هم مصرف کننده باشد.» به تازگى هم یک نویسنده آمریکایى به نام آدام کوهن کتابى را با نام یى بى ( Ebay من» منتشر ساخته که در آن به رموز موفقیت امیدیار و سایتش پرداخته است. به اعتقاد کوهن، امیدیار خیلى زود دریافت که ایده ساده اش یعنى همان چیزى که چند سطر بالاتر از آن یاد کردیم مى تواند بسیار موفقیت آمیز باشد و ثروت کلانى را نصیب وى سازد. او ابتدا کارش را براى تفریح و سپرى کردن اوقات فراغت انجام مى داد اما همین سرگرمى بدل به شرکتى با رشد فوق العاده بالا شد. دو سال بعد از آنکه اولین حراج در سال ۱۹۹۵ صورت گرفت شرکت به حدى رشد کرده بود که روزانه بیش از یک میلیون نفر از سایت Ebay بازدید مى کردند.

بزرگترین فروشگاه دنیا


رشد این شرکت اینترنتى و سایت آن به حدى بالا است که امروز دیگر هیچ فروشگاهى را چه در میان سایت هاى حراج اینترنتى و چه در میان لیست بزرگترین فروشگاه ها و سوپرمارکت هاى جهان نمى توان با آن مقایسه کرد. هیچ فروشگاهى را نمى توان در دنیا پیدا کرد که میزان خرید و فروش کالا در آن به اندازه این سایت اینترنتى باشد. امروز به طور متوسط روزانه
۱۲ میلیون عدد کالا در سایت Ebay به فروش مى رود. تعداد مشتریان ثبت شده Ebay هم ۱۴۴ میلیون نفر است. به عبارت دیگر ۱۴۴ میلیون نفر از مردم کره زمین مشتریان رسمى و دائم آن محسوب مى شوند. یکى از بهترین سال هاى امیدیار و سایتش سال ۱۹۹۷ بود که در آن سال بالاترین رشد این فروشگاه اینترنتى به دست آمد. در آن سال همچنین اولین مدیران شرکت منصوب شدند. امیدیار در همین سال هم تصمیم گرفت که براى تداوم رشد شرکتش مدیران با تجربه را وارد Ebay کرده و خود نقش مشاور و «رئیس در سایه» را بر عهده گیرد. او در تاسیس شرکت یک شریک زیرک هم داشت: جف اسکول. اسکول نیز این دیدگاه امیدیار را قبول داشت که اگرچه ایده وى بسیار خوب بوده اما آنها خود به تنهایى نمى توانند در اقتصاد پررقابت امروز هر کارى را انجام دهند. این دو مدیرى را به ریاست شرکت خویش برگزیدند که هنوز هم ریاست Ebay را بر عهده دارد. وى که مگ ویتمن نام دارد اندکى پس از آغاز ریاست خود، توانست در سال ۱۹۹۸ Ebay را با موفقیت وارد بورس سازد. حضور موفق Ebay در بورس ثروت بنیانگذار آن یعنى امیدیار را چند برابر کرد. در آن زمان دیگر ایده ساده مرد جوان موجب پدید آمدن بزرگترین فروشگاه و مرکز حراج دنیا شده بود. آدام کوهن که براى نوشتن کتاب خود اجازه یافته بود تمامى سوراخ ها و گوشه هاى نادیده شرکت را مورد بررسى قرار دهد، در کتاب خود مصاحبه هاى متعددى با امیدیار و تعداد زیادى از پرسنل شرکت انجام داده و حتى نظرات سرمایه گذاران را هم جویا شده است. وى در پایان تمامى این اقدامات نتیجه مى گیرد که در میان شرکت هاى بزرگ دنیا، نهاد اداره کننده سایت Ebay یکى از کم تنش ترین هاى آنهاست. او یکى از دلایل این امر را نوع نگاه و رفتار مدیریتى امیدیار مى داند. وى خود نیز طى مدت تحقیقات خویش به یکى از شیفتگان و طرفداران سرسخت امیدیار و سایت وى بدل شده است. لذا تقریباً تمام کتابش که بیش از ۳۰۰ صفحه است صرف تعریف و تمجید از مرد جوان شده است.

 

مشابهت با بیل گیتس


بسیارى معتقدند آن کارى که امیدیار انجام مى دهد نمونه مشابهى است با عملکرد غول نرم افزارسازى دنیا یعنى بیل گیتس و شرکت وى - مایکروسافت. هر دوى اینها در عالم رایانه سیر مى کنند و هر دو نیز انحصارگرند. گیتس در رشته نرم افزارسازى قدرت بلامنازع دنیاست و از این جایگاه نیز به هر وسیله اى که شده دفاع مى کند _ ولو با شیوه هاى نه چندان اخلاقى. مخالفان سایت
Ebay و شخص امیدیار هم مى گویند همه چیز آن پول و مسائل مادى است و آنقدر بر این امر اصرار مى شود که حتى حاضرند برخى موضوعات و پیش شرط هاى لازم را نادیده بگیرند. در حال حاضر مى توان گفت Ebay تنها سایت جدى حراج در اینترنت است و سایرین در مقابل آن به هیچ وجه مجالى براى فعالیت ندارند. امیدیار در مقابل این مخالفان بارها کوشیده با یک عبارت خاص و کلى جواب بدهد: «انسان اساساً موجود خوبى است. اگر به او فرصت خوب عمل کردن داده شود عموماً رفتارش نیز خوب خواهد بود.» در بسیارى از صفحات اینترنتى مرتبط با Ebay وى همین عبارت را هم به صورت یک پند اخلاقى در گوشه اى از صفحه آورده ا ست.


زندگى خصوصى


امیدیار به رغم مشابهت در رفتار به بیل گیتس برخى ویژگى هاى جالب دارد. غالباً لباس ساده به تن دارد و در اغلب عکس هایى که از وى به چاپ مى رسد کراوات و کت و شلوار نپوشیده است. پیراهن معمولى و کاپشن چرمى ظاهراً لباس هاى محبوبش هستند _ درست مثل مدیران اقتصاد نوین. در سایت اینترنتى شخصى خویش که در آن با مخاطبان و علاقه مندان پیغام رد و بدل مى کند، خودش را چنین معرفى کرده است: «من بیشتر عمرم فردى طرفدار تکنولوژى بوده ام. اگرچه شهرتم به واسطه ابداع Ebay است، اما سعى ام بر آن است که دنیا را به مکانى بهتر بدل کنم.» امیدیار در حال حاضر ثروتمندترین ایرانى است و در لیست ثروتمندترین ساکنان آمریکا هم مکان بیست و هفتم را به خود اختصاص داده است. البته به رغم بحث ایرانى بودن وى، تنها یکى از والدینش ایرانى است و خودش هم در پاریس به دنیا آمده. اول خرداد او سى و هفتمین سال تولدش را جشن گرفت. در سال ۱۹۶۷ یعنى زمانى که خانواده اش در پاریس زندگى مى کردند، به دنیا آمد. پس از آن پدرش براى تحصیل در رشته فیزیک عازم مریلند آمریکا شد تا در دانشگاه جان هاپکینز رشته محبوبش را دنبال کند. پیر امیدیار که به همراه پدر و مادرش به آمریکا رفته بود طى دوران دبیرستان عاشق رایانه شد. بالاخره هم توانست در سال ۱۹۸۸ در رشته رایانه از دانشگاه «تافتس» فارغ التحصیل شود. پس از فارغ التحصیلى در شرکت اپل ( Apple ) _ سازنده رایانه _ مشغول به کار شد. طى همین دوران با خانمى به نام پاملا آشنا شد و مدتى بعد هم با وى ازدواج کرد. جالب است بدانید که خانم پاملا نیز فامیل خود را به امیدیار تغییر داده است. این زوج همانند بیل گیتس و همسرش اعلام کرده اند که قصد دارند طى سال هاى آینده بخش عمده ثروت خود را خرج کنند. آنها گفته اند که تا بیست سال آینده به جز یک درصد از ثروتشان بقیه آن را خرج مى کنند. امیدیار چندان علاقه اى به موضوعات سیاسى ندارد و معمولاً در مورد ایران نیز اظهارنظر چندانى نمى کند. او چند سال قبل بخشى از ثروت خود را در سایت گوگل که بزرگترین موتور جست وجوى دنیاست سرمایه گذارى کرد. چند ماه قبل ورود موفق گوگل به بورس باعث شد تا از این رهگذر نیز مبلغ کلان دیگرى نصیبش شده و باز هم بر ثروتش افزوده شود. مى گویند کسى تاکنون چهره او را بدون ریش ندیده است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۸۸ ، ۱۳:۴۷
محمدرضا امین

 

مصاحبه با بهروز فروتن : شرکت  بهروز

نام و نام خانوادگی: بهروز فروتن

نام محصول: انواع سس ها، ترشیجات، کنسروجات و محصولات متنوع غذایی

شرکت: بهروز

تحصیلات: لیسانس مدیریت

 

من بهروز فروتن در سال 1324 در تهران متولد شدم و در امیریه ی تهران بزرگ شدم. در سن ده سالگی پدرم را از دست دادم. ایشان رئیس اداره ی آگاهی بود البته زمانی که من به دنیا آمدم بازنشسته شده بودند. مهمترین چیزی که از پدرم به یاد دارم این است که میگفت انسان باید جوهر کار داشته باشد. در زمانی که ایشان در قید حیات بودند ما از نظر مالی چندان مشکلی نداشتیم با این حال ایشان اصرار داشتند ما در ایام تعطیل کار کنیم. مهم نبود چه کاری انجام می دهیم بلکه مهم این بود که با فرهنگ کار آشنا شویم.

 

از بچگی سختی زندگی را ناخواسته حس کردم قبل از اینکه زندگی را ببینم سختی زندگی برایم نمایان شد به همین دلیل احساس می کنم یک حالت خود ساختگی خاص دارم.

 

با وجود اینکه بچه ضعیفی بودم، اول کارهای شخصی انجام می دادم مثلاً تابستانها شکلات و اسباب بازی می فروختم. بعد به دنبال کار فنی رفتم و اکثر مواقع درآمدم را برای مسائل تحصیلی یا هزینه ی روزمره مصرف می کردم بیشتر درآمدم را هم به مادرم می دادم تا برایم پس انداز کند. پس از فوت پدرم خیلی از امکانات از ما گرفته شد ولی مادرم با گذشت و عاطفه ای که داشت سرپرستی ما را به عهده گرفت. مادرم را هم پانزده سال پیش از دست دادم.  

 

در هر حال با همه ی مشکلاتی که بود من هم درس خواندم و هم کار کردم و از حاصل کارم، درسم را ادامه دادم. مادرم در این کار مرا بسیار تشویق کردند به نظر من هیچ انسانی موفق نمی شود مگر اینکه تشویق بشود و یا خودش را باور داشته باشد. تشویق، انگیزه و قدرت و روحیه ای  ایجاد می کند که انسان بیش از توان جسمی اش کار کند. 

 

من وضعیت استثنایی داشتم چون پدرم را از دست داده بودم یک مقدار فکرم جلوتر از ذهنم بود. از درک مفاهیم و راهنمایی دیگران بهترین بهره را می بردم و موقعیت را خوب می سنجیدم و جلو می رفتم.

 

یک دوره ی شبانه روزی در اداره وزارت کشاورزی و صنایع معادن بود که دیپلم فنی می دادند. اگر چه جدا شدن از خانواده خیلی سخت بود ولی چون من به کار فنی خیلی علاقه داشتم و به انجا رفتم و در رشته ی مدل سازی و ریخته گری درس خواندم بعد به کلاسهای شبانه دانشگاه تهران رفتم و لیسانس مدیریت گرفتم. به این دلیل کلاسهای شبانه را انتخاب کردم که می خواستم روزها کار کنم. سپس معلم آزاد شدم و مدتی بعد امتیاز یک دبیرستان را خریدم و شروع به کار کردم. من از تمام کارهایی که در دوران زندگی ام انجام دادم راضی هستم سختیها را پذیرفتم تا بتوانم از خوبی ها لذت ببرم. موفقیت های من از لا به لای شکست ها و سختی ها به دست آمده است. یک مدیر کسی است که بپذیرد مشکل را باید حل کند و متعهد باشد.

 

من کارم را از درون خانه شروع کردم مواد غذایی درست می کردم و به فروشگاهها می دادم ولی آنها کالاهای من را نمی خریدند. بالاخره خانه ام را فروختم و با پول آن کار را شروع کردم به تدریج با 11 نفر از بستگانم شریک شدم. در حال حاضرما نزدیک به 1000 نفر پرسنل داریم و شش نقطه از کشور تحت لیسانس صنایع غذایی بهروز کار می کنند.

 

من در مورد صنایع غذایی اطلاعات فنی نداشتم و بدون داشتن سرمایه و امکانات کار را شروع کردم و جلو رفتم و رمز موفقیت من این بود که از سختی کار لذت می بردم و از حضور پر تلاش همکارانم و بودن در بین آنها خوشحال  می شوم.        

 

من فکر می کنم هر کسی خودش را باور داشت موفق می شود. اگر به خودت احترام گذاشتی و برای باورت ایستادگی کردی و در مقابل اشتباهت عذر خواهی کردی خودت را شناخته ای. ما باید سعی کنیم نکات منفی و مثبت خودمان را بشناسیم و خودمان را باور داشته باشیم. من زندگی را اول در ذهنم ترسیم می کنم و اگر ایرادی داشت آن را تغییر می دهم یعنی روی حرفهایم متعصب نیستم و پذیرای حرفهای دیگران هستم تکامل را در خودم نمی بینم بلکه در جمع می بینم. ما نباید کار را عار بدانیم ارزش کار باید مهم باشد. من در 45 سال پیش کار را بازی می دانستم و این کارها را انجام می دادم و امروز هم همین کار را انجام می دهم چون امروز هم کار را بازی می دانم.   

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۸۸ ، ۱۳:۴۳
محمدرضا امین

معرفی 10 اعجـوبـه کوچک دنیا !

بچه‌ها شخصیت جالب و عجیبی دارند، به نوعی که گاهی اوقات حرکات عجیب و غریب از خود نشان میدهند که باورش برای خیلیها مشکل است، گاهی اوقات آنان با وجود سن کم، دست به کارهای خارقالعادهای میزنند که باعث تعجب می‌شود و انسان را تا مرحله حیرت پیش میبرد درست مثل 10 بچهای که ما از آنان به عنوان اعجوبه یاد می‌کنیم، لطفا مطلب زیر را بخوانید.

لیست این اعجوبه‌های کوچولو را در ادامه مطلب به همراه توضیحات کامل و  عکسشان مشاهده و مطالعه بفرمایید.

«کیم اونگ یونگ»، باهوشترین فرد دنیا


این فوق نابغه کره ای در سال 1962 به دنیا آمد و در حال حاضر باهوشترین فرد دنیا محسوب می‌شود. او در چهار سالگی میتوانست زبانهای ژاپنی، کرهای، آلمانی و انگلیسی را بخواند. در پنج سالگی سختترین مسئله‌های دیفرانسیل و انتگرال را حل میکرد و بهره هوشی بسیار بالا یعنی بالای 210 داشت. کیم از 3 تا 6 سالگی دانشجوی افتخاری دانشگاه هانگ یانگ بود و در 7 سالگی به «ناسا» دعوت شد. او در پانزده سالگی دکترای خود را گرفت.


«گریگوری اسمیت»، کاندیدای صلح نوبل


گریگوری اسمیت در سال 1990 به دنیا آمد در دو سالگی میتوانست بخواند و در ده سالگی وارد دانشگاه شد. ولی نبوغ تحصیلی، تنها نیمی از داستان گریگوری اسمیت است.
او عاشق صلح می‌باشد و از سنین کم به عنوان حامی و یکی از فعالان حقوق کودک و صلح جهانی به کشورهای مختلف دنیا سفر کرده است. او موسس سازمان بینالمللی دفاع جوانان است که اصول صلح را به کودکان و جوانان سراسر دنیا آموزش میدهد. او با بیلکلینتون و میخائیل گورباچوف مذاکره داشته و در مقابل سازمان ملل سخنرانی کرده است. گریگوری در 12 سالگی کاندیدای اخذ جایزه صلح نوبل شد.


«اکریت جاسوال»، جراح هفت ساله


اکریت جاسوال یک نوجوان هندی است که باهوشترین فرد هندی به شمار میرود. او در سال 2000 و در هفت سالگی اولین موفقیت پزشکی خود را به دست آورد. بیمار او دختری هشت ساله بود که پول کافی برای رفتن به بیمارستان نداشت. دست این دختر به حدی سوخته بود که جمع شده و به شکل مشت درآمده بود. اکریت هیچ تجربهای در جراحی نداشت، ولی این دختر را عمل کرد و او دیگر میتوانست انگشتان خود را باز و بسته کند. اکریت به مطالعات پزشکی خود ادامه داد و در دوازده سالگی دارویی برای درمان سرطان ساخت. او هماکنون کوچکترین دانشجوی دانشکده پزشکی هند است.


«کلئوپاترا استراتان»، خواننده سه ساله


کلئوپاترا در اکتبر 2002 در مولداوی به دنیا آمد. پدر او نیز یک خواننده است. کلئوپاترا کوچکترین خواننده پردرآمد دنیا به حساب میآید. او در سال 2006 آلبوم «در 3 سالگی» را روانه بازار کرد و رکورد فروش آلبومهای موسیقی دنیا را شکست. او برای هر آهنگ خود هزار یورو میگیرد.





«آلیتا آندره» نقاش دو ساله

آلیتا دو ساله است ولی نقاشی را پیش از این آغاز نموده است. وقتی «مارک جمیسون» رئیس گالری نقاشی ملبورن استرالیا نقاشیهای این هنرمند را دید آنقدر از آن خوشش آمد که تصمیم گرفت آنها را در یک نمایشگاه به نمایش بگذارد. این نمایشگاه با استقبال گرم تماشاچیان مواجه شد و همه میخواستند خالق آن آثار را ببینند در آن زمان بود که جمیسون تازه متوجه شد نقاش اصلی آن تابلوها دختر 22 ماهه هنرمند یعنی «آلیتا آندره» است.




«آرون کریپکه» در دوران دبیرستان استاد هاروارد شد

سائول در سال 1940 در نیویورک به دنیا آمد. او یک نابغه به تمام معنی بود. در چهار سالگی جبر را کشف کرد و در پایان دوره ابتدایی هندسه، حساب و فلسفه را به پایان رساند. در نوجوانی یک سری مقاله نوشت که معلوم شد همه اصول منطق کیفی هستند. در همان زمان از سوی دانشگاه هاروارد نامهای به او رسید که از وی دعوت میکرد برای تدریس به آن دانشگاه برود. او میگوید: «مادرم گفت باید اول دبیرستان را تمام کنم و بعد به دانشگاه بروم» بعد از دبیرستان، سائول استاد هاروارد شد و اکنون بزرگترین فیلسوف زنده دنیا می‌باشد.




«مایکل کرنی» لیسانسیه ده ساله و میلیونر تلویزیونی

مایکل کرنی 24 سال دارد. او در ده سالگی مدرک لیسانس خود را گرفت و در سال 2008 در مسابقه «کی میخواهد میلیونر شود» شرکت کرده و برنده یک میلیون دلار جایزه شد. او رکوردهای جهانی بسیاری دارد که یکی از آنها تدریس در دانشگاه در 17 سالگی است.



«الینا اسمیت» مشاور رادیویی 7 ساله

ایستگاه رادیویی شهر الینا زمانی به او به عنوان مشاور یا سنگ صبور یک شغل داد که او به رادیو زنگ زد و در پاسخ به زن شنوندهای که از کار بیکار و افسرده شده بود، گفت: «عزیزم فقط باید با دوستانت به ورزش بولینگ بروی و روزی یک لیوان شیر بنوشی.» توصیه الینا آنقدر برای شنوندگان جالب بود که این ایستگاه رادیویی هفتهای یک ساعت او را به عنوان سنگ صبور به استودیو دعوت میکرد. الینا مشاوره‌های مختلفی به شنوندگان می
دهد و مشکلات بسیاری از به هم خوردن نامزدی تا از بین بردن بوی بد عرق را پاسخ میدهد. وقتی یک شنونده برای او نوشت که چطور شوهر پیدا کند؟ الینا پاسخ داد: «به خودت برس ولی زیاد آرایش نکن.» و وقتی شنونده دیگری پرسید چه کار کند تا نامزدش به سوی او بازگردد، گفت: «این مرد ارزش دلشکسته شدن ندارد. زندگی آنقدر کوتاه است که نباید به خاطر یک مرد آن را خراب کرد.»


«فابیانو لوییجی کاروانا» اعجوبه شطرنج


فابیانو یک نوجوان 16 ساله ایتالیایی است که در 14 سالگی استاد بزرگ شطرنج شد. او بهترین شطرنجباز زیر هجده سال در سراسر دنیاست.



«ویلی موسکونی» آقای بیلیارد در 6 سالگی



موسکونی معروف به آقای بیلیارد در آمریکا از شش سالگی به طور حرفهای بیلیارد بازی میکرد. او در حقیقت بازی بیلیارد را از تمرین کردن با سیبزمینیهای کوچک آغاز کرده بود. مدتی بعد پدرش به نبوغ او پی برد و او را در مسابقات بزرگ شرکت داد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۸۸ ، ۱۸:۵۰
محمدرضا امین

معرفی 10 اعجـوبـه کوچک دنیا !

بچه‌ها شخصیت جالب و عجیبی دارند، به نوعی که گاهی اوقات حرکات عجیب و غریب از خود نشان میدهند که باورش برای خیلیها مشکل است، گاهی اوقات آنان با وجود سن کم، دست به کارهای خارقالعادهای میزنند که باعث تعجب می‌شود و انسان را تا مرحله حیرت پیش میبرد درست مثل 10 بچهای که ما از آنان به عنوان اعجوبه یاد می‌کنیم، لطفا مطلب زیر را بخوانید.

لیست این اعجوبه‌های کوچولو را در ادامه مطلب به همراه توضیحات کامل و  عکسشان مشاهده و مطالعه بفرمایید.

«کیم اونگ یونگ»، باهوشترین فرد دنیا


این فوق نابغه کره ای در سال 1962 به دنیا آمد و در حال حاضر باهوشترین فرد دنیا محسوب می‌شود. او در چهار سالگی میتوانست زبانهای ژاپنی، کرهای، آلمانی و انگلیسی را بخواند. در پنج سالگی سختترین مسئله‌های دیفرانسیل و انتگرال را حل میکرد و بهره هوشی بسیار بالا یعنی بالای 210 داشت. کیم از 3 تا 6 سالگی دانشجوی افتخاری دانشگاه هانگ یانگ بود و در 7 سالگی به «ناسا» دعوت شد. او در پانزده سالگی دکترای خود را گرفت.


«گریگوری اسمیت»، کاندیدای صلح نوبل


گریگوری اسمیت در سال 1990 به دنیا آمد در دو سالگی میتوانست بخواند و در ده سالگی وارد دانشگاه شد. ولی نبوغ تحصیلی، تنها نیمی از داستان گریگوری اسمیت است.
او عاشق صلح می‌باشد و از سنین کم به عنوان حامی و یکی از فعالان حقوق کودک و صلح جهانی به کشورهای مختلف دنیا سفر کرده است. او موسس سازمان بینالمللی دفاع جوانان است که اصول صلح را به کودکان و جوانان سراسر دنیا آموزش میدهد. او با بیلکلینتون و میخائیل گورباچوف مذاکره داشته و در مقابل سازمان ملل سخنرانی کرده است. گریگوری در 12 سالگی کاندیدای اخذ جایزه صلح نوبل شد.


«اکریت جاسوال»، جراح هفت ساله


اکریت جاسوال یک نوجوان هندی است که باهوشترین فرد هندی به شمار میرود. او در سال 2000 و در هفت سالگی اولین موفقیت پزشکی خود را به دست آورد. بیمار او دختری هشت ساله بود که پول کافی برای رفتن به بیمارستان نداشت. دست این دختر به حدی سوخته بود که جمع شده و به شکل مشت درآمده بود. اکریت هیچ تجربهای در جراحی نداشت، ولی این دختر را عمل کرد و او دیگر میتوانست انگشتان خود را باز و بسته کند. اکریت به مطالعات پزشکی خود ادامه داد و در دوازده سالگی دارویی برای درمان سرطان ساخت. او هماکنون کوچکترین دانشجوی دانشکده پزشکی هند است.


«کلئوپاترا استراتان»، خواننده سه ساله


کلئوپاترا در اکتبر 2002 در مولداوی به دنیا آمد. پدر او نیز یک خواننده است. کلئوپاترا کوچکترین خواننده پردرآمد دنیا به حساب میآید. او در سال 2006 آلبوم «در 3 سالگی» را روانه بازار کرد و رکورد فروش آلبومهای موسیقی دنیا را شکست. او برای هر آهنگ خود هزار یورو میگیرد.





«آلیتا آندره» نقاش دو ساله

آلیتا دو ساله است ولی نقاشی را پیش از این آغاز نموده است. وقتی «مارک جمیسون» رئیس گالری نقاشی ملبورن استرالیا نقاشیهای این هنرمند را دید آنقدر از آن خوشش آمد که تصمیم گرفت آنها را در یک نمایشگاه به نمایش بگذارد. این نمایشگاه با استقبال گرم تماشاچیان مواجه شد و همه میخواستند خالق آن آثار را ببینند در آن زمان بود که جمیسون تازه متوجه شد نقاش اصلی آن تابلوها دختر 22 ماهه هنرمند یعنی «آلیتا آندره» است.




«آرون کریپکه» در دوران دبیرستان استاد هاروارد شد

سائول در سال 1940 در نیویورک به دنیا آمد. او یک نابغه به تمام معنی بود. در چهار سالگی جبر را کشف کرد و در پایان دوره ابتدایی هندسه، حساب و فلسفه را به پایان رساند. در نوجوانی یک سری مقاله نوشت که معلوم شد همه اصول منطق کیفی هستند. در همان زمان از سوی دانشگاه هاروارد نامهای به او رسید که از وی دعوت میکرد برای تدریس به آن دانشگاه برود. او میگوید: «مادرم گفت باید اول دبیرستان را تمام کنم و بعد به دانشگاه بروم» بعد از دبیرستان، سائول استاد هاروارد شد و اکنون بزرگترین فیلسوف زنده دنیا می‌باشد.




«مایکل کرنی» لیسانسیه ده ساله و میلیونر تلویزیونی

مایکل کرنی 24 سال دارد. او در ده سالگی مدرک لیسانس خود را گرفت و در سال 2008 در مسابقه «کی میخواهد میلیونر شود» شرکت کرده و برنده یک میلیون دلار جایزه شد. او رکوردهای جهانی بسیاری دارد که یکی از آنها تدریس در دانشگاه در 17 سالگی است.



«الینا اسمیت» مشاور رادیویی 7 ساله

ایستگاه رادیویی شهر الینا زمانی به او به عنوان مشاور یا سنگ صبور یک شغل داد که او به رادیو زنگ زد و در پاسخ به زن شنوندهای که از کار بیکار و افسرده شده بود، گفت: «عزیزم فقط باید با دوستانت به ورزش بولینگ بروی و روزی یک لیوان شیر بنوشی.» توصیه الینا آنقدر برای شنوندگان جالب بود که این ایستگاه رادیویی هفتهای یک ساعت او را به عنوان سنگ صبور به استودیو دعوت میکرد. الینا مشاوره‌های مختلفی به شنوندگان می
دهد و مشکلات بسیاری از به هم خوردن نامزدی تا از بین بردن بوی بد عرق را پاسخ میدهد. وقتی یک شنونده برای او نوشت که چطور شوهر پیدا کند؟ الینا پاسخ داد: «به خودت برس ولی زیاد آرایش نکن.» و وقتی شنونده دیگری پرسید چه کار کند تا نامزدش به سوی او بازگردد، گفت: «این مرد ارزش دلشکسته شدن ندارد. زندگی آنقدر کوتاه است که نباید به خاطر یک مرد آن را خراب کرد.»


«فابیانو لوییجی کاروانا» اعجوبه شطرنج


فابیانو یک نوجوان 16 ساله ایتالیایی است که در 14 سالگی استاد بزرگ شطرنج شد. او بهترین شطرنجباز زیر هجده سال در سراسر دنیاست.



«ویلی موسکونی» آقای بیلیارد در 6 سالگی



موسکونی معروف به آقای بیلیارد در آمریکا از شش سالگی به طور حرفهای بیلیارد بازی میکرد. او در حقیقت بازی بیلیارد را از تمرین کردن با سیبزمینیهای کوچک آغاز کرده بود. مدتی بعد پدرش به نبوغ او پی برد و او را در مسابقات بزرگ شرکت داد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۸۸ ، ۱۸:۵۰
محمدرضا امین
معرفی 10 اعجـوبـه کوچک دنیا !
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۸۸ ، ۲۰:۵۸
محمدرضا امین
معرفی 10 اعجـوبـه کوچک دنیا !
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۸۸ ، ۲۰:۵۸
محمدرضا امین

دختری که تا دیروز شانس زنده ماندن نداشت امروز در مسابقه دوشیزه بریتانیا حرف اول را میزند !
 

مریلین لارن وقتی متولد شد یک دست و چهار کلیه داشت و امروز با اینکه معده بسیار ضعیفی دارد قصد دارد رویای کودکیش را به واقعیت تبدیل کند و به یک مدل تبدیل شود.

مریلین لارن ۱۵ ساله که از طریق لوله غذا می خورد و ورم مفاصل او را عذاب میدهد هزاران دختر را در مسابقه ملی مدل ها در بریتانیا شکست داده است و به فینال راه پیدا کرده است.

مریلین زمانی که به دنیا آمد زیر ۲ پوند وزن داشت و وی همکنون از خودجنبایی سندرم زجر میبرد - یک حالت نادر که اجازه نمی دهد معده او غذا را خوب هضم کند.

  http://www.salijoon.info/mail/880219/ll/u.jpg

  او مجبور است ۱۶ ساعت در روز برای اینکه غذا را از طریق لوله مستقیماً وارد روده خود کند وقت صرف کند.

او مجبور است هرجا که میرود دستگاه خود را با خود حمل کند.

این دختر نوجوان تا کنون صدها عمل جراحی را بر روی بدنش تجربه کرده است. او همچنین با چهار کلیه متولد شده است و برای درد مفاصل مجبور است قرص استفاده کند.

برخلاف فیزیک بدنی اش ، مریلین به فینال مسابقه دوشیزه نوجوان بریتانیا راه پیدا کرده است. او توسط یک استعداد یاب در شو لباس بیرمنگهام کشف شد.

او دارد پا بر جای مدل و ستاره تلویزیونی مورد علاقه اش کیت پرایس می گذارد و می تواند در ماه های اخیر  در  CatWalk ( مسیری که مدل ها برای نمایش لباس در جلوی حضار راه میروند ) راه برود.

این دختر نوجوان که در ماه می باید یک عمل جراحی دیگر را تجربه کند می گوید : هیچوقت فکر مدل شدنم به ذهنم خطور نکرده بود ولی الان میخواهم برنده باشم.

 

http://www.salijoon.info/mail/880219/ll/r.jpg

مریلین که کودکی زود رس است 12 هفته زودتر به دنیا آمد و تا دوران بچگی نمی توانست به راحتی غذا بخورد زیرا معده او قادر به هضم غذا نیست و این عمر باعث حالت تهوع وی میشود.

مریلین با تمام ناتوانی دارای کمربند آبی کاراته است.

مادر 46 ساله او که دائماً از دخترش مراقبت می کند می گوید : دختر من دختری به تمام معنا است.

او می گوید : معلمان در مدرسه به من گفته اند بعضی اوقات شرمشان می شود که مریلین را می بینند زیرا از دیدن یک لکه بر روی صورت خودشان انقدر ناراحت هستند ولی مریلین با داشتن چنین ناتوانی جسمی دختری بی نظیر است.

 

 

توجه!           توجه!

هدف از ارسال اینگونه مطالب این نیست که باعث ناراحت کردن شما شویم بلکه می خواهیم گاهی یادآور نعمت هایی که خداوند به ما عطا کرده و ما (بعضی از ما ها) زیاد به آنها توجه نداریم و به چشم نمی بینیم باشیم مثل سلامتی! و از خدای مهربان و بخشنده ی خود همیشه شکرگزار باشیم.

موفق و پیروز باشید

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۸۸ ، ۱۱:۳۶
محمدرضا امین

دختری که تا دیروز شانس زنده ماندن نداشت امروز در مسابقه دوشیزه بریتانیا حرف اول را میزند !
 

مریلین لارن وقتی متولد شد یک دست و چهار کلیه داشت و امروز با اینکه معده بسیار ضعیفی دارد قصد دارد رویای کودکیش را به واقعیت تبدیل کند و به یک مدل تبدیل شود.

مریلین لارن ۱۵ ساله که از طریق لوله غذا می خورد و ورم مفاصل او را عذاب میدهد هزاران دختر را در مسابقه ملی مدل ها در بریتانیا شکست داده است و به فینال راه پیدا کرده است.

مریلین زمانی که به دنیا آمد زیر ۲ پوند وزن داشت و وی همکنون از خودجنبایی سندرم زجر میبرد - یک حالت نادر که اجازه نمی دهد معده او غذا را خوب هضم کند.

  http://www.salijoon.info/mail/880219/ll/u.jpg

  او مجبور است ۱۶ ساعت در روز برای اینکه غذا را از طریق لوله مستقیماً وارد روده خود کند وقت صرف کند.

او مجبور است هرجا که میرود دستگاه خود را با خود حمل کند.

این دختر نوجوان تا کنون صدها عمل جراحی را بر روی بدنش تجربه کرده است. او همچنین با چهار کلیه متولد شده است و برای درد مفاصل مجبور است قرص استفاده کند.

برخلاف فیزیک بدنی اش ، مریلین به فینال مسابقه دوشیزه نوجوان بریتانیا راه پیدا کرده است. او توسط یک استعداد یاب در شو لباس بیرمنگهام کشف شد.

او دارد پا بر جای مدل و ستاره تلویزیونی مورد علاقه اش کیت پرایس می گذارد و می تواند در ماه های اخیر  در  CatWalk ( مسیری که مدل ها برای نمایش لباس در جلوی حضار راه میروند ) راه برود.

این دختر نوجوان که در ماه می باید یک عمل جراحی دیگر را تجربه کند می گوید : هیچوقت فکر مدل شدنم به ذهنم خطور نکرده بود ولی الان میخواهم برنده باشم.

 

http://www.salijoon.info/mail/880219/ll/r.jpg

مریلین که کودکی زود رس است 12 هفته زودتر به دنیا آمد و تا دوران بچگی نمی توانست به راحتی غذا بخورد زیرا معده او قادر به هضم غذا نیست و این عمر باعث حالت تهوع وی میشود.

مریلین با تمام ناتوانی دارای کمربند آبی کاراته است.

مادر 46 ساله او که دائماً از دخترش مراقبت می کند می گوید : دختر من دختری به تمام معنا است.

او می گوید : معلمان در مدرسه به من گفته اند بعضی اوقات شرمشان می شود که مریلین را می بینند زیرا از دیدن یک لکه بر روی صورت خودشان انقدر ناراحت هستند ولی مریلین با داشتن چنین ناتوانی جسمی دختری بی نظیر است.

 

 

توجه!           توجه!

هدف از ارسال اینگونه مطالب این نیست که باعث ناراحت کردن شما شویم بلکه می خواهیم گاهی یادآور نعمت هایی که خداوند به ما عطا کرده و ما (بعضی از ما ها) زیاد به آنها توجه نداریم و به چشم نمی بینیم باشیم مثل سلامتی! و از خدای مهربان و بخشنده ی خود همیشه شکرگزار باشیم.

موفق و پیروز باشید

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۸۸ ، ۱۱:۳۶
محمدرضا امین
جایی خواندم اگر عقابی را هدف قرار بدهی تیر تو به نوک صخره خواهد خورد پس اگر میخواهی تیرت به عقاب بخورد باید ماه را هدف بگیری.

از امروز به بعد سعی میکنم در حد امکان آشنایی مختصری با افراد مختلف دنیا داشته باشیم و از یک ایرانی شروع کردم ، دانستن اینکه این افراد در چه وضعیتی هستند حداقل برای ما این فایده را دارد که یاد میگیریم دنیا اقیانوس است پس ما نباید به شنا در جوی باریک اطرافمان بسنده کنیم.


بیژن ثابت سرمایه دار ایرانی ساکن بوستون آمریکا طراح و سرمایه گذار اصلی گوشیهای پیشرفته تلفن همراه شرکت گوگل است.
گوشی پیشرفته تلفن همراه شرکت گوگل تاکنون به موفقیت خوبی دست یافته و در عرض کمتر از یک ماه بیش از 2میلیون عدد از آن پیش فروش شده است .
کارشناسان براین باورند این گوشی رقیب جدی برای آیفون اپل محسوب میشود و باتوجه به امکانات ویژه اش و بخصوص سازگاری با بسیاری از سرویسهای گوگل میتواند سهم قابل توجهی از بازار تلفن همراه را به خود اختصاص دهد. در این میان نکته جالب اینجاست که یک ایرانی با نام بیژن ثابت طراح و سرمایه گذار این گوشی بوده است. ثابت یکی از شرکای عمده شرکت سرمایه گذاری اسپارک است که در شهر بوستون در ایالت تگزاس ایلات متحده واقع است . سرمایه در گردش اسپارک بالغ بر 620 میلیون دلار است و کار اصلی آقای ثابت سرمایه گذاری در شرکتهای تازه تاسیس اما خوش آتیه در زمینه اینترنت ، رسانه و تکنولوژی است . او تاکنون در سی کمپانی مختلف سرمایه گذاری کرده است . بیژن ثابت پیش از حضور در شرکت اسپارک سوابق مدیریتی عالی در کمپانیهای معروف آمریکایی در حوزه تکنولوژیهای نو داشته است.

 

بیژن که متولد ایران است در نیویورک بزرگ شده و مدتی را نیز در سانفرانسیسکو گذراند و هم اکنون در حومه شهر بوستون ساکن است . آقای ثابت از جمله کسانی است که به ستاد انتخاباتی باراک اوباما کمک کرده است . ثابت اعلام کرده که یکی از دلایل حمایت او از اوباما علاقه او برای بهبود روابط آمریکا با ایران از طریق گفت و گو است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۸۷ ، ۱۹:۲۶
محمدرضا امین