زنده اندیشان

۲۷ مطلب در تیر ۱۳۸۸ ثبت شده است

ماجراهای جالب مدیریتی !(طنز(

بسیاری از مدیران هستند که ممکن است در کل مدیر خوبی به نظر بیایند اما با رعایت ریزنکات جالب ممکن است در مدیریت خود موفقتر هم باشند. لذا جهت مطالعه این نکات به ادامه مطلب رجوع بفرمایید.

مصاحبه شغلی

در پایان مصاحبه شغلی برای استخدام در شرکتی، مدیر منابع انسانی شرکت از مهندس جوان صفر کیلومتر ام آی تی پرسید: «و برای شروع کار، حقوق مورد انتظار شما چیست؟»

مهندس گفت: «حدود 75000 دلار در سال، بسته به اینکه چه مزایایی داده شود

مدیر منابع انسانی گفت: «خب، نظر شما درباره 5 هفته تعطیلی، 14 روز تعطیلی با حقوق، بیمه کامل درمانی و حقوق بازنشستگی ویژه و خودروی شیک و مدل بالای در اختیار چیست؟»

مهندس جوان از جا پرید و با تعجب پرسید: «شوخی می‌کنید؟ »

مدیر منابع انسانی گفت: «بله، اما اول تو شروع کردی.

کارمند تازه وارد

مردی به استخدام یک شرکت بزرگ چندملیتی درآمد. در اولین روز کار خود، با کافه تریا تماس گرفت و فریاد زد: «یک فنجان قهوه برای من بیاورید

صدایی از آن طرف پاسخ داد: «شماره داخلی را اشتباه گرفته ای. می دانی تو با کی داری حرف می ‌زنی؟»

کارمند تازه وارد گفت: «نه»

صدای آن طرف گفت: «من مدیر اجرایی شرکت هستم، احمق

مرد تازه وارد با لحنی حق به جانب گفت: «و تو میدانی با کی حرف میزنی، بیچاره

مدیر اجرایی گفت: «نه»

کارمند تازه وارد گفت: «خوبه» و سریع گوشی را گذاشت.

اشتباه موردی

کارمندی به دفتر رئیس خود می‌رود و می‌گوید: «معنی این چیست؟ شما 200 دلار کمتر از چیزی که توافق کرده بودیم به من پرداخت کردید

رئیس پاسخ می دهد: «خودم می‌دانم، اما ماه گذشته که 200 دلار بیشتر به تو پرداخت کردم هیچ شکایتی نکردی

کارمند با حاضر جوابی پاسخ می دهد: «درسته، من اشتباه های موردی را می‌توانم بپذیرم اما وقتی به صورت عادت شود وظیفه خود می دانم به شما گزارش کنم

زندگی پس از مرگ

رئیس: شما به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارید؟

کارمند: بله!

رئیس: خوب است. چون وقتی صبح امروز برای شرکت در مراسم تشییع جنازه پدربزرگتان اداره را ترک کردید، او به اینجا آمد و گفت که می‌خواهد شما را ببیند.

تصمیم قاطع مدیریتی

روزی مدیر یکی از شرکتهای بزرگ در حالیکه به سمت دفتر کارش می رفت چشمش به جوانی افتاد که در کنار دیوار ایستاده بود و به اطراف خود نگاه میکرد.

جلو رفت و از او پرسید: «شما ماهانه چقدر حقوق دریافت می‌کنی؟»

جوان با تعجب جواب داد: «ماهی 2000 دلار

مدیر با نگاهی آشفته دست به جیب شد و از کیف پول خود 6000 دلار را در آورده و به جوان داد و به او گفت: «این حقوق سه ماه تو، برو و دیگر اینجا پیدایت نشود، ما به کارمندان خود حقوق می‌دهیم که کار کنند نه اینکه یکجا بایستند و بیکار به اطراف نگاه کنند

جوان با خوشحالی از جا جهید و به سرعت دور شد. مدیر از کارمند دیگری که در نزدیکیش بود پرسید: «آن جوان کارمند کدام قسمت بود؟»

کارمند با تعجب از رفتار مدیر خود به او جواب داد: «او پیک پیتزا فروشی بود که برای کارکنان پیتزا آورده بود

شرح حکایت

برخی از مدیران حتی کارکنان خود را در طول دوره مدیریت خود ندیده و آنها را نمی‌شناسند. ولی در برخی از مواقع تصمیمات خیلی مهمی را در باره آنها گرفته و اجرا می‌کنند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۸۸ ، ۱۴:۴۵
محمدرضا امین

سخن بزرگان : شروعی دوباره

 

هیچ کس نمی تواند به عقب برگردد و از نو شروع کند ،


اما همه می توانند از همین حالا شروع کنند و پایان تازه ای بسازند !

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۸۸ ، ۱۴:۴۱
محمدرضا امین

سوال وجواب با خداوند

از خداوند پرسیدند که چه کار بندگان اورا بیشتر میرنجاند؟

فرمود:

هنگامی که بنده ام بامن صحبت میکند من طوری به حرفهایش گوش میدهم گویی جز او بنده دیگری ندارم ولی بنده ام بامن طوری سخن میگوید گویی من خدای همه ی بندگانم هستم جز او...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۸۸ ، ۱۴:۳۹
محمدرضا امین

خداوند به سه طریق به دعاها جواب می دهد :

      • او می گوید آری و آنچه می خواهی به تو می دهد


      • او میگوید نه و چیز بهتری به تو می دهد


      • او می گوید صبر کن و بهترین را به تو می دهد!
      • این متن با فونت نستعلیق نوشته شده اگر با فونت دیگری نمایش داده میشود میتوانید فونت نستعلیق را از پست قبلی دانلود کنید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۸۸ ، ۱۴:۳۳
محمدرضا امین
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۸۸ ، ۱۴:۱۳
محمدرضا امین


بردن همه چیز نیست ؛ امّا تلاش برای بردن چرا .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۸۸ ، ۱۴:۰۸
محمدرضا امین

فانوس

 

 


روی نیمکت پارک نشسته بود و به لباس های کهنه ی فرزندش و تفاوت او با بچه های دیگر نگاه می کرد، ماشین گران قیمتی جلو پارک ایستاد و مرد شیک پوشی از آن پیاده شد و با احترام در ماشین را برای همسرش که پسرکی در آغوش داشت باز کرد.

با حسرت به آن ها نگاه کرد و از ته دل آه کشید...

آن ها کودک را روی تاب گذاشتند.

خدایا! چه می دید؟! پسرک عقب مانده ی ذهنی بود.

با نگاه به جستجوی فرزندش پرداخت، او را یافت که با شادی از پله های سرسره بالا می رفت.

چشمانش را بست و از ته دل خدا را شکر کرد...

 

 

خوشحالی یک وضعیت خاص ذهنی است. هر فردی در زندگی خود روزهایی را تجربه نموده که برایش خوشایندنبوده است. اما ناخرسندی مزمن می تواند سلامتی شما را تحت تاثیر قرار دهد. به جز هرگونه مشکلا‌ت پزشکی یا افسردگی های بلندمدت که نیازمند تجویزهای طبی و‌مساعدت حرفه ای می باشند، می توانید میزان خوشحالی خود را کنترل نمایید.به خوشحال بودن فکر کنید تا احساس و ظاهر بهتری به دست آورید. دراین قسمت نکته هایی وجود دارند که شما را در این کار یاری می نمایند: 

 خوش بین باشید
به زندگی با دیدی مثبت نگاه کنید تا خود را به دلیل احساس انرژی و خوشحالی بسیار زیادی که‌نصیبتان خواهد شد،‌متعجب سازید. به یاد داشته باشید که افراد شاد و مثبت بیشتر می توانند دیگران را مجذوب خود کنند.

 دید وسیعی داشته باشید
اجازه ندهید مسائل کوچک شما را آشفته نماید. برای رسیدن به هدف خود پایدار و مقاوم باشید. به سرانجام و پاداش تلاشتان فکر کرده و از ناخرسندی به‌خاطر مسائل کم اهمیت دوری نمایید. 

 سپاسگزار باشید
از دیگران قدردانی کنید. به شخص‌درمانده ای‌که در خیابان از مقابلش رد می شوید، چند سکه کمک نموده و از اینکه زندگی مسرت بخشی دارید شکرگزار باشید.

از زندگی لذت ببرید
به کارهایی مبادرت نمایید که از انجام دادن آنها لذت می برید .برای خود یک اولویت قائل شده و آنچه را که دوست دارید انجام دهید. 

 از جسم خود مراقبت نمایید
خوب بخورید و ورزش کنید. کمی بدوید‌یا در یک بازی ورزشی شرکت کنید. همراهی نمودن یک تیم به عنوان یک عضو و بیرون رفتن با هم تیمی ها بعد از بازی، برای جسم و فکر شما مفید خواهد بود.

‌برنامه های‌خود را تغییر دهید
برنامه های روزانه خود را عوض نموده تا انرژی جدیدی پیدا کنید. مرز مشخصی بین کار و تفریح ایجاد نمایید. برای فعالیتهای سرگرم کننده و یا تفکر در محیطی آرام از خانه خارج شوید. 

 با مردم در تماس باشید
برای یکی از‌آشنایان ایمیلی ارسال نموده، یا با افراد فامیل و یا دوستان خود تماس گرفته و از حال آنها باخبر شوید. 

 خلاق باشید
روزنه ای برای انرژی خلاق خود بیابید. این ممکن است شامل‌کاردستی ‌باز سازی، نقاشی، ترسیم کاریکاتور، نویسندگی و ... باشد. مهم نیست که چقدر مشغله داشته باشید و یا تا چه اندازه در آخر هفته احساس بی حالی می کنید، اگر زمانی را برای انجام فعالیت های خلاق اختصاص دهید، احساسی شادتر و سالم تر خواهید نمود. 

 برای خود همدمی پیدا کنید
تقسیم نمودن تجربیات با دیگران، خوشحالی شما را افزایش خواهد داد. 

 تخیل کنید
آرزوها و بلند پروازی های خود را یادداشت نموده و به تدریج آنها را واقعیت بخشید آنگاه همیشه چیزهایی برای انتظار کشیدن، و جایی برای متمرکز کردن انرژی خود خواهید داشت.

بخشنده باشید
شاید زمان آن فرا رسیده باشد که کسی ( یاخودتان ) را به خاطر چیزی که اتفاق افتاده و یا گفته شده مورد بخشایش قرار دهید. اتفاقات و اشتباهات گذشته را پذیرفته و فراموش کنید. بدانید که نمی توانید زمان را به عقب برگردانید. شادمانی خود را با از یاد بردن نومیدی ها و شکست های گذشته دوباره به دست آورید.‌
برای شاد بودن تلاش کنید!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۸۸ ، ۱۴:۰۵
محمدرضا امین
مزرعه‌دار در تکزاس (آموزش کسب درآمد 100% تضمینی)

چاک از یک مزرعه‌دار در تکزاس یک الاغ خرید به قیمت ۱۰۰ دلار. قرار شد که مزرعه‌دار الاغ را روز بعد تحویل بدهد. اما روز بعد مزرعه‌دار سراغ چاک آمد و گفت: «متأسفم چون. خبر بدی برات دارم. الاغه مرد.»


 چاک جواب داد: «ایرادی نداره. همون پولم رو پس بده.»
 مزرعه‌دار گفت: «نمی‌شه. آخه همه پول رو خرج کردم..»
 چاک گفت: «باشه. پس همون الاغ مرده رو بهم بده.»
 مزرعه‌دار گفت: «می‌خوای باهاش چی کار کنی؟»
 چاک گفت: «می‌خوام باهاش قرعه‌کشی برگزار کنم.»
 مزرعه‌دار گفت: «نمی‌شه که یه الاغ مرده رو به قرعه‌کشی گذاشت!»
 چاک گفت: «معلومه که می‌تونم. حالا ببین. فقط به کسی نمی‌گم که الاغ مرده است.»
 یک ماه بعد مزرعه‌دار چاک رو دید و پرسید: «از اون الاغ مرده چه خبر؟»
 چاک گفت: «به قرعه‌کشی گذاشتمش. ۵۰۰ تا بلیت ۲ دلاری فروختم و 9۹۸ دلار سود کردم.»
 مزرعه‌دار پرسید: «هیچ کس هم شکایتی نکرد؟»
 چاک گفت: «فقط همونی که الاغ رو برده بود. من هم ۲ دلارش رو پس دادم.»
پ.ن : خیلی از سایت های قرعه کشی که جدیداً زیاد هم شدن دقیقاً همین کارو میکنن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۸۸ ، ۱۷:۱۸
محمدرضا امین
دوستان بیایید در مورد این جمله با هم گفتگو کنیم:


((خواستن توانستن است))

لطفا با کلیک روی نظرات مطالب خود را بنویسید


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۸۸ ، ۱۴:۲۹
محمدرضا امین
تصاویر آرام بخشی که متن های زیبا و نکات مفید برای زندگی در آن نهفته است
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۸۸ ، ۱۷:۰۶
محمدرضا امین