زنده اندیشان

۲۲۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۸۸ ثبت شده است

اعتراف

مرد برای اعتراف نزد کشیش رفت.
«
پدر مقدس، مرا ببخش. در زمان جنگ جهانی دوم من به یک یهودی پناه دادم»
«
مسلماً تو گناه نکرده ای پسرم»
«
اما من ازش خواستم برای ماندن در انباری من هفته ای بیست شیلینگ بپردازد»
«
خوب البته این یکی زیاد خوب نبوده. اما بالاخره تو جون اون آدم رو نجات دادی، بنابر این بخشیده می شوی»
«
اوه پدر این خیلی عالیه. خیالم راحت شد. حالا میتونم یه سئوال دیگه هم بپرسم؟»
«
چی می خوای بپرسی پسرم؟»
«
به نظر شما باید بهش بگم که جنگ تموم شده؟»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۸۸ ، ۱۵:۵۰
محمدرضا امین

اعتراف

مرد برای اعتراف نزد کشیش رفت.
«
پدر مقدس، مرا ببخش. در زمان جنگ جهانی دوم من به یک یهودی پناه دادم»
«
مسلماً تو گناه نکرده ای پسرم»
«
اما من ازش خواستم برای ماندن در انباری من هفته ای بیست شیلینگ بپردازد»
«
خوب البته این یکی زیاد خوب نبوده. اما بالاخره تو جون اون آدم رو نجات دادی، بنابر این بخشیده می شوی»
«
اوه پدر این خیلی عالیه. خیالم راحت شد. حالا میتونم یه سئوال دیگه هم بپرسم؟»
«
چی می خوای بپرسی پسرم؟»
«
به نظر شما باید بهش بگم که جنگ تموم شده؟»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۸۸ ، ۱۵:۵۰
محمدرضا امین

http://www.blogfa.com/layouts/mblue/rightc.gif

بعد از غذا میوه بخورید .

http://www.blogfa.com/layouts/mblue/leftc.gif

دکتر سیدعلی کشاورز  متخصص تغذیه:

با خوردن میوه‌جات، بلافاصله پس از صرف وعده‌های غذایی، 50 درصد جذب آهن بدن افزایش می‌یابد.

همان‌گونه که خوردن نیمی از یک پرتقال پس از صرف غذا تاثیر بسزایی در جذب آهن خواهد داشت، نوشیدن یک فنجان چای پس از صرف وعده‌های ناهار و شام نیز می‌تواند 50 درصد از جذب آهن بدن را مختل کند.

اگر افراد تمایل به مصرف چای پس از صرف غذا را دارند، باید قبل از صرف این نوشیدنی، اقدام به خوردن یک عدد میوه (به غیر انار)‌ کنند تا به این وسیله، مانع اختلال در جذب آهن بدنشان شوند.

جام جم آنلای

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۸۸ ، ۱۵:۳۰
محمدرضا امین

http://www.blogfa.com/layouts/mblue/rightc.gif

بعد از غذا میوه بخورید .

http://www.blogfa.com/layouts/mblue/leftc.gif

دکتر سیدعلی کشاورز  متخصص تغذیه:

با خوردن میوه‌جات، بلافاصله پس از صرف وعده‌های غذایی، 50 درصد جذب آهن بدن افزایش می‌یابد.

همان‌گونه که خوردن نیمی از یک پرتقال پس از صرف غذا تاثیر بسزایی در جذب آهن خواهد داشت، نوشیدن یک فنجان چای پس از صرف وعده‌های ناهار و شام نیز می‌تواند 50 درصد از جذب آهن بدن را مختل کند.

اگر افراد تمایل به مصرف چای پس از صرف غذا را دارند، باید قبل از صرف این نوشیدنی، اقدام به خوردن یک عدد میوه (به غیر انار)‌ کنند تا به این وسیله، مانع اختلال در جذب آهن بدنشان شوند.

جام جم آنلای

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۸۸ ، ۱۵:۳۰
محمدرضا امین

خیال بافی عامل افزایش فعالیت مغز

http://www.blogfa.com/layouts/mblue/leftc.gif

نورولوژیستهای کانادایی دریافتند که رویا دیدن با چشمان باز فعالیت تعداد قابل توجهی از مناطق مغزی را افزایش می دهد.

محققان دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکور در این خصوص اظهار داشتند که رویا دیدن با چشمهای باز که با اصطلاح «خیال بافی» شناخته می شود موجب افزایش توان اجرایی بسیاری از مناطق مغز می شود.

در این تحقیقات که نتایج آن در تازه ترین شماره مجله علمی Pnas منتشر شده است 15 مرد بزرگسال مورد بررسی قرار گرفتند. در این آزمایش برای این مردان یک تمرین توانایی ذهنی تجویز شد. در مدت این تمرینات یک دستگاه اسکنر، برای نشان دادن مناطقی که بیشترین فعالیت را داشتند مغز این داوطلبان را به طور مداوم اسکن می کرد.

این دانشمندان نشان دادند بخشی از مغز که با حل مسائل پیچیده در ارتباط است و «شبکه اجرایی» نام دارد ، زمانی که ذهن داوطلب متمرکز بود فعال می شد. در حالیکه مناطق مغزی که در مدت انجام تکالیف عادی روزانه به کار گرفته می شوند و «شبکه پیش فرض» نام دارند در مدت حل این مسائل غیرفعال می شدند اما زمانی که ذهن غرق در یک نوع رویا با چشمهای باز می شد هر دو منطقه مغزی کاملا فعال بودند.

این دانشمندان در این خصوص توضیح دادند:

«اکثریت وسیع رویاهای با چشم باز به سمت آن چیزی جهت یافته اند که محققان آن را نگرانیهای جاری می نامند. این نگرانیهای جاری، چیزهایی از زندگی فرد هستند که حل نشده باقی مانده اند. زمانی که ذهن در فضای تخیل گردش می کند، می تواند به مسائل با اهمیت زیادی فکر کند. این رفتار می تواند برای دور شدن از افکار و بعد بازگشتن بر روی مسائل پیچیده بسیار مفید باشد».

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۸۸ ، ۱۵:۲۹
محمدرضا امین

خیال بافی عامل افزایش فعالیت مغز

http://www.blogfa.com/layouts/mblue/leftc.gif

نورولوژیستهای کانادایی دریافتند که رویا دیدن با چشمان باز فعالیت تعداد قابل توجهی از مناطق مغزی را افزایش می دهد.

محققان دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکور در این خصوص اظهار داشتند که رویا دیدن با چشمهای باز که با اصطلاح «خیال بافی» شناخته می شود موجب افزایش توان اجرایی بسیاری از مناطق مغز می شود.

در این تحقیقات که نتایج آن در تازه ترین شماره مجله علمی Pnas منتشر شده است 15 مرد بزرگسال مورد بررسی قرار گرفتند. در این آزمایش برای این مردان یک تمرین توانایی ذهنی تجویز شد. در مدت این تمرینات یک دستگاه اسکنر، برای نشان دادن مناطقی که بیشترین فعالیت را داشتند مغز این داوطلبان را به طور مداوم اسکن می کرد.

این دانشمندان نشان دادند بخشی از مغز که با حل مسائل پیچیده در ارتباط است و «شبکه اجرایی» نام دارد ، زمانی که ذهن داوطلب متمرکز بود فعال می شد. در حالیکه مناطق مغزی که در مدت انجام تکالیف عادی روزانه به کار گرفته می شوند و «شبکه پیش فرض» نام دارند در مدت حل این مسائل غیرفعال می شدند اما زمانی که ذهن غرق در یک نوع رویا با چشمهای باز می شد هر دو منطقه مغزی کاملا فعال بودند.

این دانشمندان در این خصوص توضیح دادند:

«اکثریت وسیع رویاهای با چشم باز به سمت آن چیزی جهت یافته اند که محققان آن را نگرانیهای جاری می نامند. این نگرانیهای جاری، چیزهایی از زندگی فرد هستند که حل نشده باقی مانده اند. زمانی که ذهن در فضای تخیل گردش می کند، می تواند به مسائل با اهمیت زیادی فکر کند. این رفتار می تواند برای دور شدن از افکار و بعد بازگشتن بر روی مسائل پیچیده بسیار مفید باشد».

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۸۸ ، ۱۵:۲۹
محمدرضا امین

خر دردمند و گرگ نعلبند

یک روز یک مرد روستایی یک کوله بار روی خرش گذاشت و خودش هم سوار شد تا به شهر برود.
خر پیر و ناتوان بود و راه دور و ناهموار بود و در صحرا پای خر به سوراخی رفت و به زمین غلطید. بعد از اینکه روستایی به زور خر را از زمین بلند کرد معلوم شد پای خر شکسته و دیگر نمی تواند راه برود.
روستایی کوله بار را به دوش گرفت و خر پا شکسته را در بیابان ول کرد و رفت.
خر بدبخت در صحرا مانده بود و با خود فکر می کرد که «یک عمر برای این
بی انصاف ها بار کشیدم و حالا که پیر و دردمند شده ام مرا به گرگ بیابان
می سپارند و می روند». خر با حسرت به هر طرف نگاه می کرد و یک وقت دید که راستی راستی از دور یک گرگ را می بیند.
گرگ درنده همینکه خر را در صحرا افتاده دید خوشحال شد و فریادی از شادی کشید و شروع کرد به پیش آمدن تا خر را از هم بدرد و بخورد.
خر فکر کرد«اگر می توانستم راه بروم، دست و پایی می کردم و کوششی به کار
می بردم و شاید زورم به گرگ می رسید ولی حالا هم نباید ناامید باشم و تسلیم گرگ شوم. پای شکسته مهم نیست. تا وقتی مغز کار می کند برای هر گرفتاری چاره ای پیدا می شود». نقشه ای را کشید، به زحمت از جای خود برخاست و ایستاد اما
نمی توانست قدم از قدم بردارد. همینکه گرگ به او نزدیک شد خر گفت:«ای سالار درندگان، سلام».
گرگ از رفتار خر تعجب کرد و گفت:«سلام، چرا اینجا خوابیده بودی؟» خر گفت: «نخوابیده بودم بلکه افتاده بودم، بیمارم و دردمندم و حالا هم نمی توانم از جایم تکان بخورم. این را می گویم که بدانی هیچ کاری از دستم بر نمی آید، نه فرار، نه دعوا، و درست و حسابی در اختیار تو هستم ولی پیش از مرگم یک خواهش از تو دارم».
گرگ پرسید:«خواهش؟ چه خواهشی؟»
خر گفت:«ببین ای گرگ عزیز، درست است که من خرم ولی خر هم تا جان دارد جانش شیرین است، همانطور که جان آدم برای خودش شیرین است البته مرگ من خیلی نزدیک است و گوشت من هم قسمت تو است، می بینی که در این بیابان دیگر هیچ کس نیست. من هم راضی ام، نوش جانت و حلالت باشد. ولی خواهشم این است که کمی لطف و مرحمت داشته باشی و تا وقتی هوش و حواس من بجا هست و بیحال نشده ام در خوردن من عجله نکنی و بیخود و بی جهت گناه کشتن مرا به گردن نگیری، چرا که اکنون دست و پای من دارد می لرزد و زورکی خودم را نگاهداشته ام و تا چند لحظه دیگر خودم از دنیا می روم. در عوض من هم یک خوبی به تو می کنم و چیزی را که نمی دانی و خبر نداری به تو می دهم که با آن بتوانی صد تا خر دیگر هم بخری.»
گرگ گفت:«خواهشت را قبول می کنم ولی آن چیزی که می گویی کجاست؟ خر را با پول می خرند نه با حرف».
خر گفت:«صحیح است من هم طلای خالص به تو می دهم. خوب گوش کن، صاحب من یک شخص ثروتمند است و آنقدر طلا و نقره دارد که نپرس، و چون من در نظرش خیلی عزیز بودم برای من بهترین زندگی را درست کرده بود. آخور مرا با سنگ مرمر ساخته بود، طویله ام را با آجر کاشی فرش می کرد، تو بره ام را با ابریشم می بافت و پالان مرا از مخمل و حریر می دوخت و بجای کاه و جو همیشه نقل و نبات به من می داد. گوشت من هم خیلی شیرین است حالا می خوری و می بینی. آنوقت چون خیلی خاطرم عزیز بود همیشه نعل های دست و پای مرا هم از طلای خالص می ساخت و من امروز تنها و بی اجازه به گردش آمده بودم که حالم به هم خورد. حالا که گذشت ولی من خیلی خر ناز پرورده ای هستم و نعلهای دست و پای من از طلا است و تو که گرگ خوبی هستی می توانی این نعلها را از دست و پایم بکنی و با آن صدتا خر بخری. بیا نگاه کن ببین چه نعلهای پر قیمتی دارم!»
همانطور که دیگران به طمع مال و منال گرفتار می شوند گرگ هم به طمع افتاد و رفت تا نعل خر را تماشا کند. اما همینکه به پاهای خر نزدیک شد خر وقت را غنیمت شمرد و با همه زوری که داشت لگد محکمی به پوزه گرگ زد و دندانهایش را در دهانش ریخت و دستش را شکست.
گرگ از ترس و از درد فریاد کشید و گفت:«عجب خری هستی!»
خر گفت:«عجب که ندارد، ولی می بینی که هر دیوانه ای در کار خودش هوشیار است. تا تو باشی و دیگر هوس گوشت خر نکنی!»
گرگ شکست خورده ناله کنان و لنگان لنگان از آنجا فرار کرد. در راه روباهی به او برخورد و با دیدن دست شل و پوزه خونین گرگ از او پرسید:«ای سرور عزیز، این چه حال است و دست و صورتت چه شده، شکارچی تیرانداز کجا بود؟»
گرگ گفت:«شکارچی تیرانداز نبود، من این بلا را خودم بر سر خودم آوردم.»
روباه گفت:«خودت؟ چطور؟ مگر چه کار کردی؟»
گرگ گفت:«هیچی، آمدم شغلم را تغییر بدهم و اینطور شد، کار من سلاخی و قصابی بود، زرگری و آهنگری بلد نبودم ولی امروز رفتم نعلبندی کنم!»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۸۸ ، ۱۵:۲۵
محمدرضا امین

خر دردمند و گرگ نعلبند

یک روز یک مرد روستایی یک کوله بار روی خرش گذاشت و خودش هم سوار شد تا به شهر برود.
خر پیر و ناتوان بود و راه دور و ناهموار بود و در صحرا پای خر به سوراخی رفت و به زمین غلطید. بعد از اینکه روستایی به زور خر را از زمین بلند کرد معلوم شد پای خر شکسته و دیگر نمی تواند راه برود.
روستایی کوله بار را به دوش گرفت و خر پا شکسته را در بیابان ول کرد و رفت.
خر بدبخت در صحرا مانده بود و با خود فکر می کرد که «یک عمر برای این
بی انصاف ها بار کشیدم و حالا که پیر و دردمند شده ام مرا به گرگ بیابان
می سپارند و می روند». خر با حسرت به هر طرف نگاه می کرد و یک وقت دید که راستی راستی از دور یک گرگ را می بیند.
گرگ درنده همینکه خر را در صحرا افتاده دید خوشحال شد و فریادی از شادی کشید و شروع کرد به پیش آمدن تا خر را از هم بدرد و بخورد.
خر فکر کرد«اگر می توانستم راه بروم، دست و پایی می کردم و کوششی به کار
می بردم و شاید زورم به گرگ می رسید ولی حالا هم نباید ناامید باشم و تسلیم گرگ شوم. پای شکسته مهم نیست. تا وقتی مغز کار می کند برای هر گرفتاری چاره ای پیدا می شود». نقشه ای را کشید، به زحمت از جای خود برخاست و ایستاد اما
نمی توانست قدم از قدم بردارد. همینکه گرگ به او نزدیک شد خر گفت:«ای سالار درندگان، سلام».
گرگ از رفتار خر تعجب کرد و گفت:«سلام، چرا اینجا خوابیده بودی؟» خر گفت: «نخوابیده بودم بلکه افتاده بودم، بیمارم و دردمندم و حالا هم نمی توانم از جایم تکان بخورم. این را می گویم که بدانی هیچ کاری از دستم بر نمی آید، نه فرار، نه دعوا، و درست و حسابی در اختیار تو هستم ولی پیش از مرگم یک خواهش از تو دارم».
گرگ پرسید:«خواهش؟ چه خواهشی؟»
خر گفت:«ببین ای گرگ عزیز، درست است که من خرم ولی خر هم تا جان دارد جانش شیرین است، همانطور که جان آدم برای خودش شیرین است البته مرگ من خیلی نزدیک است و گوشت من هم قسمت تو است، می بینی که در این بیابان دیگر هیچ کس نیست. من هم راضی ام، نوش جانت و حلالت باشد. ولی خواهشم این است که کمی لطف و مرحمت داشته باشی و تا وقتی هوش و حواس من بجا هست و بیحال نشده ام در خوردن من عجله نکنی و بیخود و بی جهت گناه کشتن مرا به گردن نگیری، چرا که اکنون دست و پای من دارد می لرزد و زورکی خودم را نگاهداشته ام و تا چند لحظه دیگر خودم از دنیا می روم. در عوض من هم یک خوبی به تو می کنم و چیزی را که نمی دانی و خبر نداری به تو می دهم که با آن بتوانی صد تا خر دیگر هم بخری.»
گرگ گفت:«خواهشت را قبول می کنم ولی آن چیزی که می گویی کجاست؟ خر را با پول می خرند نه با حرف».
خر گفت:«صحیح است من هم طلای خالص به تو می دهم. خوب گوش کن، صاحب من یک شخص ثروتمند است و آنقدر طلا و نقره دارد که نپرس، و چون من در نظرش خیلی عزیز بودم برای من بهترین زندگی را درست کرده بود. آخور مرا با سنگ مرمر ساخته بود، طویله ام را با آجر کاشی فرش می کرد، تو بره ام را با ابریشم می بافت و پالان مرا از مخمل و حریر می دوخت و بجای کاه و جو همیشه نقل و نبات به من می داد. گوشت من هم خیلی شیرین است حالا می خوری و می بینی. آنوقت چون خیلی خاطرم عزیز بود همیشه نعل های دست و پای مرا هم از طلای خالص می ساخت و من امروز تنها و بی اجازه به گردش آمده بودم که حالم به هم خورد. حالا که گذشت ولی من خیلی خر ناز پرورده ای هستم و نعلهای دست و پای من از طلا است و تو که گرگ خوبی هستی می توانی این نعلها را از دست و پایم بکنی و با آن صدتا خر بخری. بیا نگاه کن ببین چه نعلهای پر قیمتی دارم!»
همانطور که دیگران به طمع مال و منال گرفتار می شوند گرگ هم به طمع افتاد و رفت تا نعل خر را تماشا کند. اما همینکه به پاهای خر نزدیک شد خر وقت را غنیمت شمرد و با همه زوری که داشت لگد محکمی به پوزه گرگ زد و دندانهایش را در دهانش ریخت و دستش را شکست.
گرگ از ترس و از درد فریاد کشید و گفت:«عجب خری هستی!»
خر گفت:«عجب که ندارد، ولی می بینی که هر دیوانه ای در کار خودش هوشیار است. تا تو باشی و دیگر هوس گوشت خر نکنی!»
گرگ شکست خورده ناله کنان و لنگان لنگان از آنجا فرار کرد. در راه روباهی به او برخورد و با دیدن دست شل و پوزه خونین گرگ از او پرسید:«ای سرور عزیز، این چه حال است و دست و صورتت چه شده، شکارچی تیرانداز کجا بود؟»
گرگ گفت:«شکارچی تیرانداز نبود، من این بلا را خودم بر سر خودم آوردم.»
روباه گفت:«خودت؟ چطور؟ مگر چه کار کردی؟»
گرگ گفت:«هیچی، آمدم شغلم را تغییر بدهم و اینطور شد، کار من سلاخی و قصابی بود، زرگری و آهنگری بلد نبودم ولی امروز رفتم نعلبندی کنم!»

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۸۸ ، ۱۵:۲۵
محمدرضا امین

7 روش برای کاهش افسردگی و تجدید شادابی

با وجود مشکلات کوچک یا بزرگ، یافتن راهی برای رهایی کامل از استرس نه تنها سلامت روانی را حفظ می کند ‌بلکه می تواند نجات دهنده زندگی باشد.
استرس همیشگی می تواند به قلب آسیب رساند و حتی گرفتگی شریان‌های ‌قلبی را تشدید کند.
تحقیقات جدید نشان می دهد این شرایط باعث ایجاد برخی از هورمون‌های استرس در جریان ‌خون می شود که ضعف سیستم دفاعی بدن را موجب می گردد و ما را در مقابل بیماری‌های عفونی مانند ‌سرماخوردگی و آنفلوانزا آسیب پذیرتر می کند، هـمین‌طور ارتباط تنگاتنگی بین بیماری‌هایی از قبیل سوزش معده و ‌تبخال تا آسم و سرطان با سطوح بالای استرس در بدن وجود دارد.
افزایش استرس حتی می تواند افت حافظه را با ‌بالا رفتن سن تشدید کند. ‌ولی نگران نباشید. راههای اثبات شده ای وجود دارند که استرس را از بین می برند.


1- کاری انجام ندهید:

حداقل یک بار در روز، 5 یا 10 دقیقه آرام بنشینید و کاری انجام ندهید. به صداهای اطراف، ‌احساستان و هر گونه کششی در گردن، شانه ها، بازوها، سینه و غیره تمرکز کنید. ‌نشستن، به تنهایی ضربان قلب را کاهش می دهد و فشارخون را پائین می آورد، یعنی با دو مورد از آشـکـارتـریـن ‌تـاثـیـرات اسـتـرس مـقابله می کند. همچنین دیدگاه شما را عوض می کند و احساس کنترل بر موقعیت‌ها را افزایش می‌دهد. جیمز کارمودی فیزیولوژیست و مدیر تحقیقات مرکز تکامل ذهن در دانشگاه ماساچوست می گوید: مطالعات ‌نشان می دهد که موقعیت‌های بسیار استرس زا مواردی هستند که نمی توانیم آنها را کنترل کنیم. او ادامه می دهد: "هنگامی که مردم در برنامه ارائه شده توسط ما این روش را امتحان می کنند، ‌احساس کنترل خود را دوباره به دست می آورند و استرس را کاهش می دهند."


‌2- با صدای بلند بخندید:

همیشه موضوعی برای خنده در دست داشته باشید، این موضوع می تواند ، مجموعه ای از تکه‌های طنز مورد ‌علاقه تان، یا صداهای بامزه ای که فرزندتان یا یک دوست از خودش درمی آورد باشد. حتی می توانید چند لحظه ‌در مورد تماشای سریال کمدی مورد علاقه تان فکر کنید. اغلب در طول روز یکی از این موارد را انجام دهید.‌لی بارک یک پژوهشگر می گوید: " یکی از موثرترین روش های کاهش استرس شب هنگام اتفاق می افتد، یعنی ‌هنگامی که مشغول تماشای سریال مورد علاقه تان پس از یک روز طولانی هستید.حتی در انتظار خنده ماندن نیز، به انسان آرامش می دهد. در نتایجی که سال گذشته گزارش شده، برک و ‌همکارانش دریافتند که گفتن این موضوع به داوطلبان که در یک آزمـایـش، فـیـلـم ویـدئویی خنده داری را تماشا ‌خواهندکرد،خوش خلقی بیشتری در آنها ایجاد نموده و فوراً سطوح استرس آنها را کاهش داد.


‌3- موسیقی گوش دهید:

هنگامی که با یک کار دلهره آور مواجه می شوید، به موسیقی گوش فرا دهید - این موسیقی می تواند ‌از نوع کلاسیک، ملی یا جاز باشد - در محل کار هم می توانید از سی دی درایو کامپیوتر خود استفاده کنید تا ‌موسیقی قابل دسترستان بـــاشـــد.‌در تــحــقــیـقــی کـه در دانشگاه مـوناش در ویکتوریای استرالیا انجام شد، به دو گروه از دانشجویان گفته شد تا یک نطق ‌شفاهی تهیه کنند. بعضی در سکوت کار کردند، عده ای دیگر به موسیقی گوش دادند. استرس باعث ‌افزایـش فشارخون و بالا رفتن ضربان قلب کسانی که در سکوت کار می کردند شد، ولیکن در داوطلبانی که در ‌گروه موسیقی بودند، مقادیر فوق، ثابت باقی ماند. از طرفی آنها اعلام نمودند که استرس کمتری در ضمن کار ‌احساس نمودند.


‌4- مثبت بیندیشید:

بدین ترتیب به شخص یا چیزی که عمیقاً مورد علاقه تان است (در هر مکان) از5ثانیه تا 5 دقیقه فکر کنید. یا ‌منظره ای از یک تعطیلات آرام را تصور کنید یا عبارتی که باعث ایجاد احساس مثبتی نسبت به خود و جهان ‌اطرافتان می شود را در ذهنتان مرور کنید. ‌به نظر می رسد که فکر کردن همانند پندی از یک کارت تبریک است! شاد فکر کردن و افکار آرامش بخش می تواند ‌با تغییرات فیزیولوژیک که هنگام به‌وجود آمدن استرس اتفاق می افتند مقابله کند.‌


5- قدم بزنید:

از پشت میز، صندلی - در هر موقعیتی که هستید - بلند شوید و 10 دقیقه راه بروید. بسیاری از مردم ‌این حس درونی را دارند که پیاده روی به آرامششان کمک می کند. امروزه دانشمندان در حال اثبات این موضوع ‌هستند.


6- نفس عمیق بکشید:

بدین ترتیب برای پنج دقیقه، تنفس خود را آهسته تر کنید و در حدود6 بار در دقیقه نفس بکشید.به عبارت دیگر، ‌مدت 5 ثانیه عمل دم، 5 ثانیه عمل بازدم انجام دهید. چند نفس ‌عمیق شما را مجبور می کند که شانه های خود را بکشید و ماهیچه های سفت را شل کنید. براساس یک تحقیق بین المللی در سال 2001، تنفس آرام مزایای غیر قابل پیش بینی دیگری نیز دارد. محققان دریافته اند هنگامی که مردم ‌یوگا می کنند و یا در حال عبادتند، تنفس آنها به یک ریتم5 ثانیه دم و 5 ثانیه بازدم کاهش می یابد که با10 ثانیه ‌نوسان دوره ای که به طور طبیعی در فشارخون اتفاق می افتد برابری ‌می کند. همزمانی تنفس با این ریتم‌های ‌واقعی عروق قلبی، باعث می شود که نه تنها فرد احساس آرامش بیشتری کند، بلکه پیشرفت در سلامت سیستم‌های ‌قلبی - عروقی را نیز موجب می گردد.


7- با آرامش برخیزید:

درست قبل از ترک تختخواب و بلافاصله بعد از اینکه زنگ ساعت به صدا درآمد،5 دقیقه ‌برای آرام کردن بدنتان وقت صرف نید. با منقبض کردن انگشت‌های پا شروع کنید، سپس با اختیار خود آنها را شل کنید. بعد در مورد ماهیچه های کف پا و سپس عضله های ساق پا، ران پا و باسن همین کار را انجام دهید. به ‌طرف بالا این روش را ادامه دهید تا بالاخره با جمع کردن وسـپـس شـل کـردن عـضـلـه هـای صـورت بـه آن خاتمه ‌دهید. ‌

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۸۸ ، ۱۵:۲۳
محمدرضا امین

7 روش برای کاهش افسردگی و تجدید شادابی

با وجود مشکلات کوچک یا بزرگ، یافتن راهی برای رهایی کامل از استرس نه تنها سلامت روانی را حفظ می کند ‌بلکه می تواند نجات دهنده زندگی باشد.
استرس همیشگی می تواند به قلب آسیب رساند و حتی گرفتگی شریان‌های ‌قلبی را تشدید کند.
تحقیقات جدید نشان می دهد این شرایط باعث ایجاد برخی از هورمون‌های استرس در جریان ‌خون می شود که ضعف سیستم دفاعی بدن را موجب می گردد و ما را در مقابل بیماری‌های عفونی مانند ‌سرماخوردگی و آنفلوانزا آسیب پذیرتر می کند، هـمین‌طور ارتباط تنگاتنگی بین بیماری‌هایی از قبیل سوزش معده و ‌تبخال تا آسم و سرطان با سطوح بالای استرس در بدن وجود دارد.
افزایش استرس حتی می تواند افت حافظه را با ‌بالا رفتن سن تشدید کند. ‌ولی نگران نباشید. راههای اثبات شده ای وجود دارند که استرس را از بین می برند.


1- کاری انجام ندهید:

حداقل یک بار در روز، 5 یا 10 دقیقه آرام بنشینید و کاری انجام ندهید. به صداهای اطراف، ‌احساستان و هر گونه کششی در گردن، شانه ها، بازوها، سینه و غیره تمرکز کنید. ‌نشستن، به تنهایی ضربان قلب را کاهش می دهد و فشارخون را پائین می آورد، یعنی با دو مورد از آشـکـارتـریـن ‌تـاثـیـرات اسـتـرس مـقابله می کند. همچنین دیدگاه شما را عوض می کند و احساس کنترل بر موقعیت‌ها را افزایش می‌دهد. جیمز کارمودی فیزیولوژیست و مدیر تحقیقات مرکز تکامل ذهن در دانشگاه ماساچوست می گوید: مطالعات ‌نشان می دهد که موقعیت‌های بسیار استرس زا مواردی هستند که نمی توانیم آنها را کنترل کنیم. او ادامه می دهد: "هنگامی که مردم در برنامه ارائه شده توسط ما این روش را امتحان می کنند، ‌احساس کنترل خود را دوباره به دست می آورند و استرس را کاهش می دهند."


‌2- با صدای بلند بخندید:

همیشه موضوعی برای خنده در دست داشته باشید، این موضوع می تواند ، مجموعه ای از تکه‌های طنز مورد ‌علاقه تان، یا صداهای بامزه ای که فرزندتان یا یک دوست از خودش درمی آورد باشد. حتی می توانید چند لحظه ‌در مورد تماشای سریال کمدی مورد علاقه تان فکر کنید. اغلب در طول روز یکی از این موارد را انجام دهید.‌لی بارک یک پژوهشگر می گوید: " یکی از موثرترین روش های کاهش استرس شب هنگام اتفاق می افتد، یعنی ‌هنگامی که مشغول تماشای سریال مورد علاقه تان پس از یک روز طولانی هستید.حتی در انتظار خنده ماندن نیز، به انسان آرامش می دهد. در نتایجی که سال گذشته گزارش شده، برک و ‌همکارانش دریافتند که گفتن این موضوع به داوطلبان که در یک آزمـایـش، فـیـلـم ویـدئویی خنده داری را تماشا ‌خواهندکرد،خوش خلقی بیشتری در آنها ایجاد نموده و فوراً سطوح استرس آنها را کاهش داد.


‌3- موسیقی گوش دهید:

هنگامی که با یک کار دلهره آور مواجه می شوید، به موسیقی گوش فرا دهید - این موسیقی می تواند ‌از نوع کلاسیک، ملی یا جاز باشد - در محل کار هم می توانید از سی دی درایو کامپیوتر خود استفاده کنید تا ‌موسیقی قابل دسترستان بـــاشـــد.‌در تــحــقــیـقــی کـه در دانشگاه مـوناش در ویکتوریای استرالیا انجام شد، به دو گروه از دانشجویان گفته شد تا یک نطق ‌شفاهی تهیه کنند. بعضی در سکوت کار کردند، عده ای دیگر به موسیقی گوش دادند. استرس باعث ‌افزایـش فشارخون و بالا رفتن ضربان قلب کسانی که در سکوت کار می کردند شد، ولیکن در داوطلبانی که در ‌گروه موسیقی بودند، مقادیر فوق، ثابت باقی ماند. از طرفی آنها اعلام نمودند که استرس کمتری در ضمن کار ‌احساس نمودند.


‌4- مثبت بیندیشید:

بدین ترتیب به شخص یا چیزی که عمیقاً مورد علاقه تان است (در هر مکان) از5ثانیه تا 5 دقیقه فکر کنید. یا ‌منظره ای از یک تعطیلات آرام را تصور کنید یا عبارتی که باعث ایجاد احساس مثبتی نسبت به خود و جهان ‌اطرافتان می شود را در ذهنتان مرور کنید. ‌به نظر می رسد که فکر کردن همانند پندی از یک کارت تبریک است! شاد فکر کردن و افکار آرامش بخش می تواند ‌با تغییرات فیزیولوژیک که هنگام به‌وجود آمدن استرس اتفاق می افتند مقابله کند.‌


5- قدم بزنید:

از پشت میز، صندلی - در هر موقعیتی که هستید - بلند شوید و 10 دقیقه راه بروید. بسیاری از مردم ‌این حس درونی را دارند که پیاده روی به آرامششان کمک می کند. امروزه دانشمندان در حال اثبات این موضوع ‌هستند.


6- نفس عمیق بکشید:

بدین ترتیب برای پنج دقیقه، تنفس خود را آهسته تر کنید و در حدود6 بار در دقیقه نفس بکشید.به عبارت دیگر، ‌مدت 5 ثانیه عمل دم، 5 ثانیه عمل بازدم انجام دهید. چند نفس ‌عمیق شما را مجبور می کند که شانه های خود را بکشید و ماهیچه های سفت را شل کنید. براساس یک تحقیق بین المللی در سال 2001، تنفس آرام مزایای غیر قابل پیش بینی دیگری نیز دارد. محققان دریافته اند هنگامی که مردم ‌یوگا می کنند و یا در حال عبادتند، تنفس آنها به یک ریتم5 ثانیه دم و 5 ثانیه بازدم کاهش می یابد که با10 ثانیه ‌نوسان دوره ای که به طور طبیعی در فشارخون اتفاق می افتد برابری ‌می کند. همزمانی تنفس با این ریتم‌های ‌واقعی عروق قلبی، باعث می شود که نه تنها فرد احساس آرامش بیشتری کند، بلکه پیشرفت در سلامت سیستم‌های ‌قلبی - عروقی را نیز موجب می گردد.


7- با آرامش برخیزید:

درست قبل از ترک تختخواب و بلافاصله بعد از اینکه زنگ ساعت به صدا درآمد،5 دقیقه ‌برای آرام کردن بدنتان وقت صرف نید. با منقبض کردن انگشت‌های پا شروع کنید، سپس با اختیار خود آنها را شل کنید. بعد در مورد ماهیچه های کف پا و سپس عضله های ساق پا، ران پا و باسن همین کار را انجام دهید. به ‌طرف بالا این روش را ادامه دهید تا بالاخره با جمع کردن وسـپـس شـل کـردن عـضـلـه هـای صـورت بـه آن خاتمه ‌دهید. ‌

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۸۸ ، ۱۵:۲۳
محمدرضا امین