یک داستان
چهارشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۲۵ ب.ظ
یک داستان
پدری به اصرار پسرش او را به کلاس کاراته برد نکته جالب اینکه این پسر یک دست داشت. استاد باهوش یک فن را به او یاد داد و به او توصیه کرد مرتب جهت مهارت برای آن فن تمرین کند.
مدتی بعد در مسابقات محلی شاگرد یک دست اول شد. میدانید چرا ؟ استاد فنی را به پسر یاد داده بود که بدلش ( حرکت ضد فن ) تنها زمانی میسر بود که حریف دست مقابل او را ( که وجود نداشت ) میگرفت و به این ترتیب استفاده از محدودیت پسر باعث شد که بتواند پیشرفت کند.
درست است که ما نمیتوانیم خوب بدویم و یا راه برویم ولی با شما شرط می بندم میتوانیم بهتر از خیلیها حرف بزنیم و فکر کنیم پس با تمرکز بر نتوانستنها وقت خودتان را تلف نکنید. ببینید در چه کارهایی استعداد و یا مهارت دارید و با تمام وجود برروی آنها تمرکز و تمرین کنید تا ببینید چه نتایج درخشانی از آنها خواهید گرفت.
۹۱/۱۱/۱۸