چرچیل و راننده تاکسی
سه شنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۸۹، ۰۲:۴۹ ب.ظ
چرچیل روزی سوار تاکسی شده بود و به دفتر بی بی سی برای مصاحبه میرفت.
هنگامی که به آن جا رسید به راننده گفت “آقا لطفاً نیم ساعت صبر کنید تا من برگردم.”
راننده گفت: “نه آقا! من می خواهم سریعاً به خانه بروم تا سخنرانی چرچیل را از رادیو گوش دهم”
چرچیل از علاقهی این فرد به خودش خوشحال و ذوقزده شد و یک اسکناس ده پوندی به او داد.
راننده با دیدن اسکناس گفت: “گور بابای چرچیل! اگر بخواهید، تا فردا هم اینجا منتظر میمانم”
۸۹/۰۱/۳۱