زنده اندیشان

تصمیم دو مرد چینی برای رفتن به شانگهای یا پکن

پنجشنبه, ۱ مرداد ۱۳۸۸، ۰۱:۵۱ ب.ظ

تصمیم دو مرد چینی برای رفتن به شانگهای یا پکن

در چین دو روستایی می خواستند برای یافتن شغل به شهر بروند. یکی از آنها  میخواست یه شانگهای برود و دیگری به پکن. (شهرهای پکن و چین از شهرهای بزرگ چین هستند)

اماوقتی به راه­آهن رسیدند برنامه خود را تغییر دادند. زیرا مردم می گفتند که شانگهایی­ها خیلی زرنگ هستند و حتی از غریبه­هایی که از آنان راه می­پرسند، (راهنمایی میخواهند) پول می گیرند، اما پکنی ها ساده لوح هستند و اگر کسی را گرسنه ببینند، نه تنها غذا بلکه پوشاک به او می­دهند.

فردی که میخواست به شانگهای برود، فکر کرد: پکن جای بهتری است، کسی در آن شهر پول نداشته باشد، بازهم گرسنه نمی ماند. با خود گفت: خوب شد سوار قطار نشدم، وگرنه به گودالی از آتش می­افتادم .

فردی که می­خواست به پکن برود، پنداشت: شانگهای برای من بهتر است، حتی راهنمایی دیگران نیز سود دارد، خوب شد سوار قطار نشدم، در غیر این صورت فرصت ثروتمند شدن را از دست می­دادم. اتفاقاً هر دو نفر در باجه بلیت با یکدیگر برخورد کرده و بلیتها را عوض کردند.

فردی که قصد داشت به پکن برود بلیت شانگهای را گرفت و کسی که می­خواست به شانگهای برود بلیت پکن را به دست آورد.

 نفر اول وارد پکن شد،متوجه شد که پکن واقعا شهر خوبی است. ظرف یک ماه اول هیچ کاری نکرد، او گرسنه نبود. در بانک­ها آب برای نوشیدن و در فروشگاههای بزرگ شیرینی­های تبلیغاتی را که مشتریها می­تونستند بدون پرداخت پول بخورند، می­خورد.

اما نفر دوم که به شانگهای رفته بود، متوجه شد که شانگهای واقعا شهر خوبی است هر کاری در این شهر حتی راهنمایی مردم هم سود آور است. با خود اندیشید اگر فکر خوبی پیدا شود و با زحمت اجرا گردد، پول بیشتری به دست خواهد آمد. او سپس به کار گل و خاک روی آورد.

پس از مدتی آشنایی با این کار 10 کیف حاوی از شن و برگ­های درختان را بارگیری کرده و آن را"خاک گلدان" نامیده و به شهروندان شانگهایی که به پرورش گل علاقه داشتند، می­فروخت.

او در روز 50 یوان سود می­برد و با ادامه این کار در عرض یک سال در شهر بزرگ شانگهای یک مغازه باز کرد.

 سپس با فکرش کشف جدیدی کرد: تابلوی مجلل بعضی از ساختمان­های تجاری کثیف بود، متوجه شد که شرکتها فقط به دنبال شستشوی عمارت هستند و تابلو ها را نمی­شویند از این فرصت استفاده کرد، نردبان، سطل آب و پارچه کهنه خرید و یک شرکت کوچک شستشوی تابلو افتتاح کرد.

 خلاصه اینکه شرکت او اکنون 150کارگردارد وفعالیت آن از شانگهای به شهرهای "هانگجو " و"نن جینگ " توسعه یافته است.

او بعد از سالها برای بازاریابی با قطار به پکن سفر کرد. در ایستگاه راه آهن، آدم ولگردی دید که از او بطری خالی می­خواهد، هنگام دادن بطری، چهره کسی را که پنج سال پیش بلیط قطار را با او عوض کرده بود، به یاد آورد ...

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۵/۰۱
محمدرضا امین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی