آیا می دانید معنی غذا در زبان عربی چیست؟
دوشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۸۷، ۰۱:۰۲ ب.ظ
چند وقت پیش دوستی در خصوص ورود چند کلمه ی عربی که به زور اعراب بدوی اون زمان که ایران رو تسخیر کرده بودن و جهت تمسخر ایرانیان وارد زبان فارسی شده نوشته بود. یکی واژه ی «پارس کردن» بود که وقتی سگ واق واق می کرده مجبور می کردن که بگن: پارس می کرده (اشاره به پارس به جای فارس). یکی هم واژه ی غذا خوردن که در عربی یکی از معانی واژه ی «غذا» یعنی ادرار شتر.
دوستان اگر شک دارید برید سراغ لغت نامه های فارسی و کلمه غذا را نگاه کنید . اگر هم تو اینترنت یک جستجوی کوچک کنید در مورد این موضوع به اطلاعات بسیار زیادی دست پیدا خواهید کرد.
الان میفهمم که فردوسی چرا این شعر را در وصف اعراب گفته :
ز شیر شتر خوردن و سوسمار عرب را به جایی رسیده است کار
که تاج کیانی کند آرزو تفو بر تو ای چرخ گردان تفو
۸۷/۱۲/۲۶
اما غذا که شما گفتید که در فارسی به معنی خورش است ولی در عربی کمیذ شتر درست است اما آنکه در فارسی خورش معنی می دهد املا آن غذاء است نه غذا یعنی همین همزه کوچک معنی را عوض می کند .غذاء(با همزه)در عربی هم همین معنی خورش را می دهد و در واقع این لغت از آن لغتها نیست که مثل متقلب و خانم و..معنیشان عوض شده است بلکه فقط بی توجهی ما به دیکته ی لغت است که این مساله را بوجود آورده است.غذاء(با همزه) چه در فارسی چه در عربی به معنی خورش است ولی غذا(بدون همزه) که در عربی بول شتر است اصلا در فارسی وارد نشده است و وجود ندارد از اینجا می توان گفت که فارسی زبانان اشکالی ندارد اگر برای اختصار به جای غذاء بنویسند غذا و همزه را ننویسند چون غذا(بدون همزه)اصلا در فارسی نیست و شبهه و شباهت نا خواسته ای در نبود همزه برای فارسی زبانان ایجاد نمی شود.