زنده اندیشان

۳۴۲ مطلب با موضوع «بدون عنوان» ثبت شده است

بیست دلیل طنز برای رای دادن به میر حسین موسوی




1) فوق لیسانسشو قبل از انقلاب گرفته، اصل اصله، مو لای درزش نمیره
2) قبل از انقلاب تو دانشگاه ملی استاد شده (نه به زور گزینش و رد دیگران).
3) مثل بعضیها در حین خدمت درس نخونده و دکترا نگرفته (چه واقعیشو چه الکیشو)
4) خانمش تحصیل کرده و استاده و اهل خاله زنک بازی نیست که اعصابش موقع کار خورد باشه
5) تو امریکای لاتین دوستی نداره...
6) با اینکه خودش فوق لیسانسه خانمش دکتره، بنازم به این کفایت....
7) باجناقاشو نیاورده تو هیأت دولت
8) با وجود اینکه ترکه فارسی رو از فارسا بهتر صحبت میکنه
9) خوش تیپه (هم از نظر سوسولها هم از نظر امل ها)
10) تنها نامزده که نه فقط سیده بلکه "میر"ه
11) جلو دوربین شکلک در نمیاره
12) قاطی نداره... الکی نمیخنده... بیخودی عصبانی نمیشه
13) نقاشی میکشه و اهل حاله
14) فرزند ذکور نداره که بعداً بشه "آقازاده"... اگه داشت هم میشد "میرزاده"
15) قبلاً نخست وزیر بوده و ندید پدید نیست
16) تو فک و فامیلش دزد و رانتخوار گزارش نشده
17) سنش بالاس و مجبور نیستیم چند دهه تحملش کنیم
18) نه بدبخته، نه میلیاردر، معمولی معمولی
19) تو خط قتلهای زنجیره ای نبوده
20) تو مجامع عمومی دنیا حرفای ضدامریکایی و ضداسرائیلی زده ولی بقیه در نرفتن




منبع : وبلاگ گودرز صادقی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۸۸ ، ۱۶:۲۳
محمدرضا امین
بیست دلیل طنز برای رای دادن به میر حسین موسوی




1) فوق لیسانسشو قبل از انقلاب گرفته، اصل اصله، مو لای درزش نمیره
2) قبل از انقلاب تو دانشگاه ملی استاد شده (نه به زور گزینش و رد دیگران).
3) مثل بعضیها در حین خدمت درس نخونده و دکترا نگرفته (چه واقعیشو چه الکیشو)
4) خانمش تحصیل کرده و استاده و اهل خاله زنک بازی نیست که اعصابش موقع کار خورد باشه
5) تو امریکای لاتین دوستی نداره...
6) با اینکه خودش فوق لیسانسه خانمش دکتره، بنازم به این کفایت....
7) باجناقاشو نیاورده تو هیأت دولت
8) با وجود اینکه ترکه فارسی رو از فارسا بهتر صحبت میکنه
9) خوش تیپه (هم از نظر سوسولها هم از نظر امل ها)
10) تنها نامزده که نه فقط سیده بلکه "میر"ه
11) جلو دوربین شکلک در نمیاره
12) قاطی نداره... الکی نمیخنده... بیخودی عصبانی نمیشه
13) نقاشی میکشه و اهل حاله
14) فرزند ذکور نداره که بعداً بشه "آقازاده"... اگه داشت هم میشد "میرزاده"
15) قبلاً نخست وزیر بوده و ندید پدید نیست
16) تو فک و فامیلش دزد و رانتخوار گزارش نشده
17) سنش بالاس و مجبور نیستیم چند دهه تحملش کنیم
18) نه بدبخته، نه میلیاردر، معمولی معمولی
19) تو خط قتلهای زنجیره ای نبوده
20) تو مجامع عمومی دنیا حرفای ضدامریکایی و ضداسرائیلی زده ولی بقیه در نرفتن




منبع : وبلاگ گودرز صادقی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۸۸ ، ۱۶:۲۳
محمدرضا امین

عکسی که دنیا را تکان داد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۸۸ ، ۱۳:۱۰
محمدرضا امین

عکسی که دنیا را تکان داد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۸۸ ، ۱۳:۱۰
محمدرضا امین

نقش آسپرین در ازدیاد عشق 

عشق

 خانم و آقای عزیز در این مقاله شما با سه راهکار برای ارتباط بهتر با همسرتان آشنا می شوید.

تصور کنید شوهرتان از صبح چندین ساعت مشغول کار بیرون از خانه بوده و با صدها مشکل رو به رو شده است. محیط کار، برخورد با دیگران، شلوغی و حالا به منزل آمده، خستگی تمام وجود او را گرفته و آرام و خسته لباسش را روی دستانش آویزان کرده و وارد اتاق می‌شود. می‌دانید چه چیزی می‌تواند خستگی او را بکاهد؟ نگاه محبّت‌آمیز و نوع لباسی که شما بر تن دارید، خیلی تاثیر‌گذار است. از همه مهم‌تر روابط زناشویی بر نشاط و شادی فرد می‌افزاید و موجب تجدید قوای روحی می‌شود ، زیرا رابطه، بهتر از آسپیرین، تنش‌های روزانه و فشار روحی را درمان می‌کند ..

 پس زن یک هنرمند ماهر در برآوردن نیازهای شوهرش می‌باشد. روان‌شناسان عقیده دارند که هر مرد دو نیاز دارد که توسط همسرش برآورده می‌شود و هیچ‌گاه از ذهنش پاک نمی‌شود:

1- روابط زناشویی صمیمانه.

2- تحسین و مطرح کردن او.

 

باور کنید این نیاز ، یکی از مهم‌ترین نیازهای انسانی‌ست و زن و شوهر باید در تامین نیازهای همدیگر بکوشند. پس به عنوان زن و مرد در این گونه مسائل خسیس نباشید. اقتضای این خلقت، کار خداست که می‌فرماید: «در کنار شما، همسران را آفریده‌ام حلال و  از وجود همدیگر لذت ببرید.» تا خدای نکرده زن و یا شوهر تشنه وارد جامعه نشوند ، چرا که دست شیطان قوی‌ست و پشیمانی فایده‌یی ندارد.

 

پنجره را تمیز کنید ، بعد قضاوت نمایید!

شنیده‌اید که می‌گویند ، کسی که از شیشه‌های کثیف پنجره به بیرون نگاه می‌کند ، هر آنچه در بیرون است را کثیف می‌بیند. در صورتی که آن چیزها تمیز هستند. آدم‌‌های بدبین و شکاک همیشه همه‌چیز را با عینک بدبینی خود می‌بینند و قضاوت می‌کنند. عینک بدبینی را از چشمانتان بردارید ، همه‌چیز را زیبا ببینید و لذت ببرید. در

زندگی اگر یک بار به مشکلی برخورده‌اید ، دلیل نمی‌شود همیشه نگران اوضاع باشید و به همه چیز بدبین شوید.

پیامبر صلی‌الله علیه و اله و سلم می‌فرمایند:

«خدا می‌گوید: اگر چندان گناه کنید که به آسمان برسد و سپس توبه نمایید ، خدا می‌پذیرد

اگر شما بنده‌ی آن خدا هستید که انسان را در اوج گناه می‌پذیرد ، پس چرا به‌خاطر یک حرکت، آن‌قدر بدبین شده‌اید؟ خوبی‌ها را در مقابل یک بدی بگذارید و از آن بگذارید. این رفتارها و پنجره‌های کثیف روی بچه‌های شما هم اثر می‌ گذارد. شوهر شما صدها کار خوب کرده است، ولی به دلیل یک اشتباه باید تا آخر عمر حساب پس دهد. یا خانم شما یک بار اشتباهی کرده، ولی تا آخر عمر باید در زجر باشد و در هر موقعیتی به رخ او بکشید؟ اینها نقطه‌های تاریک زندگی‌ست که باید نسبت به همدیگر گذشت کرد. و از گفته‌های پیامبر صلی‌الله علیه واله و سلم چنین است که می‌فرماید:

« برترین ایمان، صبر و گذشت است و خدا دو صفت را دوست دارد: بخشش و بخشایش

عشق

پلکان ترقی همسرتان باشید

همیشه در صدد رشد و پیشرفت همسر خویش باشید و تمام توان خود را به کار گیرید که او بتواند موفق شود زیرا اولین کسی که از این پیشرفت سود می برد ، شما هستید و در آینده این موفقیت در زندگی شما ذوب می گردد و برای فرزندانتان هم مؤثر خواهد بود. اگر وقتی شما ازدواج کردید ، خانم شما دیپلمه بود و بعد موفق به اخذ لیسانس گشت ، این لیسانس هم در وجهه ی اجتماعی او مهم است و هم برای خانواده ی شما ارزش دارد. اگر شوهر شما به یک شغل ارزشمند رسید و ارتقای مقام پیدا کرد و شما مسبب رشد او بوده اید، برای شما هم ارزش دارد. پس هر دو طرف بکوشید کوچک ترین زمینه ی پیشرفت را به وجود آورید ، چه در ابعادی مادی، معنوی و یا تحصیلی. ولی مراقب باشید ، این تلاش خود را دائماً، مانند پتک به رخ همسرتان نکشید. در غیر این صورت تنفر را در وجود او بیدار می کنید.

 

 ابراز محبت و احترام به شکل کلامی و عملی، مکمل یکدیگرند

هم با زبان، هم با عمل به همسرتان ثابت کنید که او را دوست دارید و از ظاهرکاری و فریب دادن بپرهیزید ، زیرا حرف زدن بدون عمل، دوام زیاد ندارد.

 مگر تا چه اندازه می شود دروغ گفت و دیگران را فریب داد؟ هم ابراز زبانی ارزش دارد و هم با عمل نشان دادن. در این خصوص، از فرامین اسلام استفاده کنید: «حتماً به همسرتان بگویید: دوستت دارم!» زیرا هرگز از ذهن او پاک نمی شود. مبادا در بیان این کلمه بخواهید خسیس باشید و تصور کنید گفتن این حرف لازم نیست. بسیاری از رفتارها با پیام منتقل می شود ، نه با عمل.

نگویید: «دوستی من در قلبم است!» مثل کسی که در خیابان از کنار فردی رد شود و بگوید: « ببخشید که سلام نکردم، چون سلام در قلب من است!» همچنین در عمل هم نشان دهید که برای همسرتان ارزش قایل هستید.

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۸۸ ، ۱۲:۴۱
محمدرضا امین

نقش آسپرین در ازدیاد عشق 

عشق

 خانم و آقای عزیز در این مقاله شما با سه راهکار برای ارتباط بهتر با همسرتان آشنا می شوید.

تصور کنید شوهرتان از صبح چندین ساعت مشغول کار بیرون از خانه بوده و با صدها مشکل رو به رو شده است. محیط کار، برخورد با دیگران، شلوغی و حالا به منزل آمده، خستگی تمام وجود او را گرفته و آرام و خسته لباسش را روی دستانش آویزان کرده و وارد اتاق می‌شود. می‌دانید چه چیزی می‌تواند خستگی او را بکاهد؟ نگاه محبّت‌آمیز و نوع لباسی که شما بر تن دارید، خیلی تاثیر‌گذار است. از همه مهم‌تر روابط زناشویی بر نشاط و شادی فرد می‌افزاید و موجب تجدید قوای روحی می‌شود ، زیرا رابطه، بهتر از آسپیرین، تنش‌های روزانه و فشار روحی را درمان می‌کند ..

 پس زن یک هنرمند ماهر در برآوردن نیازهای شوهرش می‌باشد. روان‌شناسان عقیده دارند که هر مرد دو نیاز دارد که توسط همسرش برآورده می‌شود و هیچ‌گاه از ذهنش پاک نمی‌شود:

1- روابط زناشویی صمیمانه.

2- تحسین و مطرح کردن او.

 

باور کنید این نیاز ، یکی از مهم‌ترین نیازهای انسانی‌ست و زن و شوهر باید در تامین نیازهای همدیگر بکوشند. پس به عنوان زن و مرد در این گونه مسائل خسیس نباشید. اقتضای این خلقت، کار خداست که می‌فرماید: «در کنار شما، همسران را آفریده‌ام حلال و  از وجود همدیگر لذت ببرید.» تا خدای نکرده زن و یا شوهر تشنه وارد جامعه نشوند ، چرا که دست شیطان قوی‌ست و پشیمانی فایده‌یی ندارد.

 

پنجره را تمیز کنید ، بعد قضاوت نمایید!

شنیده‌اید که می‌گویند ، کسی که از شیشه‌های کثیف پنجره به بیرون نگاه می‌کند ، هر آنچه در بیرون است را کثیف می‌بیند. در صورتی که آن چیزها تمیز هستند. آدم‌‌های بدبین و شکاک همیشه همه‌چیز را با عینک بدبینی خود می‌بینند و قضاوت می‌کنند. عینک بدبینی را از چشمانتان بردارید ، همه‌چیز را زیبا ببینید و لذت ببرید. در

زندگی اگر یک بار به مشکلی برخورده‌اید ، دلیل نمی‌شود همیشه نگران اوضاع باشید و به همه چیز بدبین شوید.

پیامبر صلی‌الله علیه و اله و سلم می‌فرمایند:

«خدا می‌گوید: اگر چندان گناه کنید که به آسمان برسد و سپس توبه نمایید ، خدا می‌پذیرد

اگر شما بنده‌ی آن خدا هستید که انسان را در اوج گناه می‌پذیرد ، پس چرا به‌خاطر یک حرکت، آن‌قدر بدبین شده‌اید؟ خوبی‌ها را در مقابل یک بدی بگذارید و از آن بگذارید. این رفتارها و پنجره‌های کثیف روی بچه‌های شما هم اثر می‌ گذارد. شوهر شما صدها کار خوب کرده است، ولی به دلیل یک اشتباه باید تا آخر عمر حساب پس دهد. یا خانم شما یک بار اشتباهی کرده، ولی تا آخر عمر باید در زجر باشد و در هر موقعیتی به رخ او بکشید؟ اینها نقطه‌های تاریک زندگی‌ست که باید نسبت به همدیگر گذشت کرد. و از گفته‌های پیامبر صلی‌الله علیه واله و سلم چنین است که می‌فرماید:

« برترین ایمان، صبر و گذشت است و خدا دو صفت را دوست دارد: بخشش و بخشایش

عشق

پلکان ترقی همسرتان باشید

همیشه در صدد رشد و پیشرفت همسر خویش باشید و تمام توان خود را به کار گیرید که او بتواند موفق شود زیرا اولین کسی که از این پیشرفت سود می برد ، شما هستید و در آینده این موفقیت در زندگی شما ذوب می گردد و برای فرزندانتان هم مؤثر خواهد بود. اگر وقتی شما ازدواج کردید ، خانم شما دیپلمه بود و بعد موفق به اخذ لیسانس گشت ، این لیسانس هم در وجهه ی اجتماعی او مهم است و هم برای خانواده ی شما ارزش دارد. اگر شوهر شما به یک شغل ارزشمند رسید و ارتقای مقام پیدا کرد و شما مسبب رشد او بوده اید، برای شما هم ارزش دارد. پس هر دو طرف بکوشید کوچک ترین زمینه ی پیشرفت را به وجود آورید ، چه در ابعادی مادی، معنوی و یا تحصیلی. ولی مراقب باشید ، این تلاش خود را دائماً، مانند پتک به رخ همسرتان نکشید. در غیر این صورت تنفر را در وجود او بیدار می کنید.

 

 ابراز محبت و احترام به شکل کلامی و عملی، مکمل یکدیگرند

هم با زبان، هم با عمل به همسرتان ثابت کنید که او را دوست دارید و از ظاهرکاری و فریب دادن بپرهیزید ، زیرا حرف زدن بدون عمل، دوام زیاد ندارد.

 مگر تا چه اندازه می شود دروغ گفت و دیگران را فریب داد؟ هم ابراز زبانی ارزش دارد و هم با عمل نشان دادن. در این خصوص، از فرامین اسلام استفاده کنید: «حتماً به همسرتان بگویید: دوستت دارم!» زیرا هرگز از ذهن او پاک نمی شود. مبادا در بیان این کلمه بخواهید خسیس باشید و تصور کنید گفتن این حرف لازم نیست. بسیاری از رفتارها با پیام منتقل می شود ، نه با عمل.

نگویید: «دوستی من در قلبم است!» مثل کسی که در خیابان از کنار فردی رد شود و بگوید: « ببخشید که سلام نکردم، چون سلام در قلب من است!» همچنین در عمل هم نشان دهید که برای همسرتان ارزش قایل هستید.

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۸۸ ، ۱۲:۴۱
محمدرضا امین

اولین زنان ایران


اولین زن جراح ایرانی:"سکینه پری" متولد 1281-1307 در روسیه دیپلم دکتری گرفت و 1314 با اجازه نامه ی پزشکی خود را دریافت کرد.

اولین زن جراح پلاستیک:"دکتر هاسمیک هاراطونیان" در سال 1339 در این رشته فارغ التحصیل شد.

اولین زن داروساز:"اقدس غربی" و "اختر فردوس" اولین زنان دکتر داروساز ایرانی هستند که در سال 1316 وارد دانشگاه تهران شدند و در سال 1320 در این رشته فارغ التحصیل شدند...

اولین زن وکیل دادگستری:"یکاترینا سعیدخوانیان" متولد1278 اولین زن ایرانی که پس از تحصیل در رشته قضایی در روسیه به سال 1327 در تهران پروانه وکالت گرفت و به کار پرداخت.

اولین زن تاجر ایرانی: "مهین افشار" در سال 1336 موفق به دریافت کارت بازرگانی شد.

اولین زن سرتیب ایرانی:"مرضیه ارفعی" در سال 1312 با درجه هم ردیف سروانی در ارتش مشغول خدمت شد و در سال 1338 به عنوان اولین زن به درجه سرتیپی رسید.

اولین زن روزنامه نگار:"صدیقه دولت" در اصفهان به سال 1297 مجله" جمعیت نسوان وطن خواه" و مجله " زبان زنان" را منتشر کرد.

اولین زن خلبان:"عفت تجارتی" در سال 1318 در 22 سالگی برای اولین بار و به عنوان اولین زن در رشته خلبانی نام نویسی کرد و در همان سال اولین پرواز خود را با هواپیمای تایگرموس انجام داد.

اولین زن پرستار:"فاطمه توانایی" که در سال 1310 در آموزشگاه کوچک در شهر رشت نام نویسی کرد. او در سال 1314 در این رشته فارغ التحصیل شد.

اولین هنرمندان زن تاتر:اولین زنان که روی صحنه رفتند دو تن از زنان ارمنی به نام های " وارتوتریان"و"سراکالندریان" بودند.

اولین زن آوازه خوان:"قمرالملوک وزیری" که صفحه پر کرد و پس از او "ملوک ضرابی" بود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۸۸ ، ۱۲:۰۴
محمدرضا امین

اولین زنان ایران


اولین زن جراح ایرانی:"سکینه پری" متولد 1281-1307 در روسیه دیپلم دکتری گرفت و 1314 با اجازه نامه ی پزشکی خود را دریافت کرد.

اولین زن جراح پلاستیک:"دکتر هاسمیک هاراطونیان" در سال 1339 در این رشته فارغ التحصیل شد.

اولین زن داروساز:"اقدس غربی" و "اختر فردوس" اولین زنان دکتر داروساز ایرانی هستند که در سال 1316 وارد دانشگاه تهران شدند و در سال 1320 در این رشته فارغ التحصیل شدند...

اولین زن وکیل دادگستری:"یکاترینا سعیدخوانیان" متولد1278 اولین زن ایرانی که پس از تحصیل در رشته قضایی در روسیه به سال 1327 در تهران پروانه وکالت گرفت و به کار پرداخت.

اولین زن تاجر ایرانی: "مهین افشار" در سال 1336 موفق به دریافت کارت بازرگانی شد.

اولین زن سرتیب ایرانی:"مرضیه ارفعی" در سال 1312 با درجه هم ردیف سروانی در ارتش مشغول خدمت شد و در سال 1338 به عنوان اولین زن به درجه سرتیپی رسید.

اولین زن روزنامه نگار:"صدیقه دولت" در اصفهان به سال 1297 مجله" جمعیت نسوان وطن خواه" و مجله " زبان زنان" را منتشر کرد.

اولین زن خلبان:"عفت تجارتی" در سال 1318 در 22 سالگی برای اولین بار و به عنوان اولین زن در رشته خلبانی نام نویسی کرد و در همان سال اولین پرواز خود را با هواپیمای تایگرموس انجام داد.

اولین زن پرستار:"فاطمه توانایی" که در سال 1310 در آموزشگاه کوچک در شهر رشت نام نویسی کرد. او در سال 1314 در این رشته فارغ التحصیل شد.

اولین هنرمندان زن تاتر:اولین زنان که روی صحنه رفتند دو تن از زنان ارمنی به نام های " وارتوتریان"و"سراکالندریان" بودند.

اولین زن آوازه خوان:"قمرالملوک وزیری" که صفحه پر کرد و پس از او "ملوک ضرابی" بود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۸۸ ، ۱۲:۰۴
محمدرضا امین

محدودیت و واقعیت

حیوانات به سادگی به ما نشان می دهند که چطور می توان محدودیتهای ذهنی تحمیل شده را پذیرفت . کک, فیل و دلفین مثالهای خوبی هستند.

ککها

حیوانات کوچک جالبی هستند آنها گاز می گیرند و خیلی خوب می پرند. آنهابه نسبت قدشان قهرمان پرش ارتفاع هستند. اگر یک کک را در ظرفی قرار دهیم ازآن بیرون می پرد. پس ازمدتی روی ظرف را سرپوش می گذاریم تا ببینیم چه اتفاقی رخ می دهد. کک می پرد و سرش به در ظرف می خورد و با کمیسردردپایین می آید. دوباره می پرد و همان اتفاق می افتد.این کار مدتی تکرار می شود.سر انجام در ظرف را بر می داریم کک دوباره می پرد ولی فقط تا همان ارتفاعسرپوش برداشته شده! درست است که محدودیت فیزیکی رفع شدهاست ولی کک فکر می کند این محدودیت همچنان ادامه دارد.

فیلها

را می توان با محدودیت ذهنی کنترل کرد. پای فیلهای سیرک را در مواقعی که نمایش نمی دهند می بندند. بچه فیلها را با طنابهای بلند و محکم و فیلهای بزرگ را با طنابهای کوتاه و معمولی می بندند. به نظر می آید که باید بر عکس باشد زیرافیلهای پرقدرت به سادگی می توانند میخ طنابها را از زمین بیرون بکشند ولی این کاررا نمی کنند. علت این است که آنها در بچگی طنابهای بلند و محکم را کشیده اند وسعی کرده اند خود را خلاص کنند. سرانجام روزی تسلیم شده دست از این کارکشیده اند. از آن پس آنها تا انتهای طناب می روند و میایستند آنها این محدودیترا پذیرفته اند.

دکترادن رایل یک فیلم آموزشی در مورد محدودیتهای تحمیلی تهیه کرده است. نام این فیلم "می توانید بر خود غلبه کنید" است. در این فیلم یک نوع دلفین در تانک بزرگی از آب قرار می گیرد و نوعی ماهی که غذای مورد علاقه دلفین است نیز در

تانک ریخته می شود. دلفین به سرعت ماهیها را می خورد. دلفین که گرسنه می شود

تعدادی ماهی دیگر داخل تانک قرار می گیرند ولی این بار در ظروف شیشه ای.دلفین به سمت آنها می آید ولی هر بار پس از برخورد با محافظ شیشه ای به عقب رانده می شود پس از مدتی دلفین از حمله دست می کشد و وجود ماهیها را ندیده می گیرد. محافظ شیشه ای برداشته می شود و ماهیها در داخل تانک به حرکت در می آیند آیا می دانید چه اتفاقی می افتد؟ دلفین از گرسنگی می میرد! غذای موردعلاقه او در اطرافش فراوان است ولی محدودیتی که دلفین پذیرفته است او را از گرسنگی می کشد .

ما دلفین نیستیم. فیل و کک هم نیستیم ولی می توانیم از این آزمایشات درس بگیریم زیرا ما هم محدودیت هایی را می پذیریم که واقعی نیستند. به ما می گویند یاما به خود می گوییم نمی توان فلان کار را انجام داد و این برای ما یک واقعیت می شود. محدودیت ذهنی به محدودیتی واقعی تبدیل می شود و به همان مستحکمی. چه مقدار از آنچه ما واقعیت می پنداریم واقعیت نیست بلکه پذیرش ماست

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۸۸ ، ۱۲:۰۰
محمدرضا امین

محدودیت و واقعیت

حیوانات به سادگی به ما نشان می دهند که چطور می توان محدودیتهای ذهنی تحمیل شده را پذیرفت . کک, فیل و دلفین مثالهای خوبی هستند.

ککها

حیوانات کوچک جالبی هستند آنها گاز می گیرند و خیلی خوب می پرند. آنهابه نسبت قدشان قهرمان پرش ارتفاع هستند. اگر یک کک را در ظرفی قرار دهیم ازآن بیرون می پرد. پس ازمدتی روی ظرف را سرپوش می گذاریم تا ببینیم چه اتفاقی رخ می دهد. کک می پرد و سرش به در ظرف می خورد و با کمیسردردپایین می آید. دوباره می پرد و همان اتفاق می افتد.این کار مدتی تکرار می شود.سر انجام در ظرف را بر می داریم کک دوباره می پرد ولی فقط تا همان ارتفاعسرپوش برداشته شده! درست است که محدودیت فیزیکی رفع شدهاست ولی کک فکر می کند این محدودیت همچنان ادامه دارد.

فیلها

را می توان با محدودیت ذهنی کنترل کرد. پای فیلهای سیرک را در مواقعی که نمایش نمی دهند می بندند. بچه فیلها را با طنابهای بلند و محکم و فیلهای بزرگ را با طنابهای کوتاه و معمولی می بندند. به نظر می آید که باید بر عکس باشد زیرافیلهای پرقدرت به سادگی می توانند میخ طنابها را از زمین بیرون بکشند ولی این کاررا نمی کنند. علت این است که آنها در بچگی طنابهای بلند و محکم را کشیده اند وسعی کرده اند خود را خلاص کنند. سرانجام روزی تسلیم شده دست از این کارکشیده اند. از آن پس آنها تا انتهای طناب می روند و میایستند آنها این محدودیترا پذیرفته اند.

دکترادن رایل یک فیلم آموزشی در مورد محدودیتهای تحمیلی تهیه کرده است. نام این فیلم "می توانید بر خود غلبه کنید" است. در این فیلم یک نوع دلفین در تانک بزرگی از آب قرار می گیرد و نوعی ماهی که غذای مورد علاقه دلفین است نیز در

تانک ریخته می شود. دلفین به سرعت ماهیها را می خورد. دلفین که گرسنه می شود

تعدادی ماهی دیگر داخل تانک قرار می گیرند ولی این بار در ظروف شیشه ای.دلفین به سمت آنها می آید ولی هر بار پس از برخورد با محافظ شیشه ای به عقب رانده می شود پس از مدتی دلفین از حمله دست می کشد و وجود ماهیها را ندیده می گیرد. محافظ شیشه ای برداشته می شود و ماهیها در داخل تانک به حرکت در می آیند آیا می دانید چه اتفاقی می افتد؟ دلفین از گرسنگی می میرد! غذای موردعلاقه او در اطرافش فراوان است ولی محدودیتی که دلفین پذیرفته است او را از گرسنگی می کشد .

ما دلفین نیستیم. فیل و کک هم نیستیم ولی می توانیم از این آزمایشات درس بگیریم زیرا ما هم محدودیت هایی را می پذیریم که واقعی نیستند. به ما می گویند یاما به خود می گوییم نمی توان فلان کار را انجام داد و این برای ما یک واقعیت می شود. محدودیت ذهنی به محدودیتی واقعی تبدیل می شود و به همان مستحکمی. چه مقدار از آنچه ما واقعیت می پنداریم واقعیت نیست بلکه پذیرش ماست

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۸۸ ، ۱۲:۰۰
محمدرضا امین